خلاصه ماشینی:
"آری، حکم جز از آن خدا نیست، ولی این گروه می گویند: «امارت و حکومت، ویژه خداوند است و بس»، و حال آنکه مردم، نیازمند امیر و حاکمی هستند، خواه نیکوکار یا بدکار، تا مؤمن، در سایه حکومت او به کار خویش پردازد و کافر، از زندگی خود بهره گیرد تا زمان هر یک به سر آید، و حق بیت المال مسلمانان به دست او گرد آورده شود و به کمک او، با دشمنان مبارزه شده و جاده ها امن گردد و حق ضعیف را از قوی بستاند، تا نیکوکار بیاساید و از شر بدکار آسوده ماند.
ثالثا، بر فرض که آیه إن الحکم إلا لله به معنای حاکمیت خداوند به معنای حقوقی آن نباشد، با آیاتی که ولایت را برای ذات مقدس ربوبی اثبات می کند، چه می کنید؟ بی تردید، آن آیات، در ولایت به معنای عام آن صراحت دارد: قل أغیر الله أتخذ ولیا فاطر السماوات و الأرض؛[18] بگو: «آیا غیر خدا را سرپرست خود بگیرم، خدایی که پدیدآوردنده آسمان و زمین است؟» أم أتخذوا من دونه أولیاء فالله هو الولی و هو یحیی الموتی و هو علی کل شی ء قدیر؛[19] آیا از فرودست خدا برای خود، سرپرستانی برگزیدند، حال آنکه تنها او، سرپرست است و اوست که مردگان را زنده می کند و بر هر کاری قادر و تواناست.
ملاک ارشادی بودن، این است که مولا، از مولویتش استفاده نکرده و آن را اعمال نکند، مثل اوامر اطاعت از خداوند که عقل به آن حکم می کند، اما آنجا که مولا، از مولویتش سرمایه گذاری می کند قطعا امر مولوی است و در مورد نصب ولایت مولا، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از تمام مولویت خویش، سرمایه گذاشت و از مردم پرسید: «چه کسی ولایتش بر مؤمنان از خودشان بیشتر است؟»."