خلاصه ماشینی:
نفوذ و گسترش اسلام و تشيع در شبه قاره هند (3) در شماره گذشته(ديماه95) درباره ارادت مردم سند به اهل بيت و همراهىمردم آنسامان با علويان مطالبى تقديم كرديم و اينك ادامه مطلب: استيلاى شيعيان فاطمى بر هند به سبب درگيرىهاى داخلى دردستگاه خلافت عباسى، پيشرفتسياسى و نظامى مسلمانان در شبهقاره هند تا اوايل سده پنجم هجرىمتوقف ماند و از حدود قندهار و كابلكه به دست اميران صفّارى از دستسلاطين هند بيرودن آمده بود، تجاوزنكرد.
بعد از صفاريان نيز اين ناحيه بهعلت دور بودن از مركز حكمرانىبنىعباس، دستخوش منازعاتحكام محلى مسلمان و هندو گرديد وبىثباتى اوضاع و ضعف حكومتهاموجب گرديد تا فاطميان كه به عنواندولت شيعى در مصر مستقر بودند، ازفرصت استفاده كنند و در اواسط قرنچهارم هجرى بر مولتان هند مسلطشوند و رفته رفته تمامى سرزمينهاىسند، پنجاب و گجرات را عرصهتبليغات خود قرار دهند.
مَقدِسى كه دو سال بعد، ازمنصوره و مولتان بازديد كرده است،مىگويد: «منصوره» قصبه سند ومركز اين سرزمين است.
اگرچه در سال 400ق مولتانتوسط محمود غزنوى تصرف گرديدو شيعيان اين ديار در تنگناهاىبسيارى قرار گرفتند، اما رفته رفتهقدرت آنان احيا شد و سازمان مخفىفاطميان تا مدت زيادى فعاليت خودرا ادامه داد.
به نظر مىرسد كارگزاران شيعىمولتان كه هنگام تسخير آنجا بهدست محمود غزنوى -در سال401ق- از آنجا گريخته بودند بهرؤساى قبايل شيعه در منصوره وبرخى نواحى مجاور كمك كردند تادولت مستقل شيعى را تشكيل دهند،اما مدتى نگذشت كه آنان درگير نبردبا غزنويان -كه سومنات را تسخيركرده بودند- شدند.
مسلمانان بعد از تسخيرهرات در سال 44ق به سوى كابلپيشروى كرده و به شهر مولتان در هندرسيده بودند، ولى اين سفر هيچوقتصورت تصرف دائمى پيدا نكردهبود.