چکیده:
دوره بندی تاریخ سـاسـانی (٢٢٤ تا ٦٥١ م ) از نکات مهم ، در بررسـی سـیر تحول و دگردیسـی این سلسله مهم تاریخ ایران اسـت . در این دوره بندی، به مبانی مشـروعیت دولت سـاسـانی و جهان بینی مسـلط در هر دوره از تاریخ آن توجه شده است . گفتار حاضر برآن است تا با بررسی مبانی مشروعیت در پادشاهی ساسانی، به این پرسش پاسخ دهد که تاریخ سلسله ساسانی به چه دوره هایی تقسیم میشود و این دوره بندی بر چه اساسی صورت گرفته است . در این پژوهش که به روش توصـیفیتحلیلی نوشـته شـده ، سـعی شـده اسـت تا مبنایی مدون برای دوره بندی تاریخ سـاسانی فراهم شود. ازاین رو، دوران ساسانی به دو پادشاهی مقدس متقدم و متاخر (کیانی) تقسیم شده است که هریک دارای مبانی مشروعیت متفاوتی هستند و خود به زیردوره هایی مشخص تقسیم شده اند. اهمیت چنین دوره بندی هنگامی مشـخص میشود که بدانیم چنین کاری تاکنون تنها یک بار صورت گرفته است . این پژوهش براساس مبانی مشروعیت و جهان بینی مسـلط ، در هر یک از دوره های تاریخ سـاسـانی پیکره بندی شـده اسـت ؛ بنابراین ، بدیهی اسـت که تفاوت های بنیادین با دوره بندی پیشین داشته باشد.
Periodizing Sasanian History (224-651 AD) is an important issue in studying the development and change in this important Iranian dynasty. The essential point in this periodization is a focus on legitimization methods and dominant world view in each segment of its history. The present essay will examine the ways in which Sasanian kingship was legitimized and how can this be used in a periodization of the dynasty. By dividing the Sasanian kingship into two early and late (Kayanid) holy kingships based on different methods of legitimization، and further sub-classifications، one can attempt a new periodization. The single previous study of the subject will be critically examined from a theoretical standpoint and social and economic circumstances will be taken into consideration in proposing a new theory.
خلاصه ماشینی:
ازاین رو به نظر میرســد که در دوره تحولات ســـدة چهـارم کـه موجـب قـدرت گرفتن میانی حکومت ســاســانی، یعنی فاصــله بین حکومت روحانیان زرتشتی شد، توجه نکرده و جنبش مزدکی شاپور دوم تا خسرو اول ، دستگاه حکومتی به این نتیجه و تغییرات اجتماعی و ســـیاســـی متعاقب آن را در رسید که دیگر القاب و عناوین بزرگی همچون «چهر از جامعۀ ایرانی اواخر سـدة پنجم و اوایل سـدة شـشم ایزدان » به تنهایی قادر به مشـــروعیت بخشـــیدن به نظام وقفـه ای تاریخی دانســـته که به عنوان عامل اصـــلی دولتی متزلزل سـاسـانی نیست ؛ پس با کاستن از توقع ها تفکیک دوره های شــاهنشــاهی متقدم و متأخر عمل و ادعـاهـای خود، برای جلـب نظر روحـانیـان مقتـدر کرده است (٣٦٩ :٢٠٠٣ ,Shayegan).
با این تغییر، فهرســت اردشـــیر اول تـا دوران یزدگرد دوم روی ســـکه های القاب اردشــیر شــکل نهایی را پیدا کرد که تنها با یک شـاهنشـاهان سـاسانی ضرب میشد؛ اما از زمان سلطنت تغییر مهم ، تا پایان ســدة چهارم بر ســکه ها و کتیبه های پیروز به بعد که القاب ضرب شده بر سکه های ساسانی به شــاهنشــاهان ســاســانی درج میشــد.
مشـروعیت بخشی در باقیماندة عمر حکومت ایشان شد و روحانیت زردشـتی با مفهوم پادشاهی مقدس متقدم ، مبتنی در طی مدت زمانی بیش از دو ســده ، عناوین ایدئولوژیک بر خدازاده بودن فرمانروایان ، مخالف بود؛ ازاین رو، بدیهی مرتبط با خاندان کیانی و آموزه های دیانت زردشتی همانند به نظر میرسـد که با ایجاد فشـار بر شـاهنشاهان ساسانی ، «رام شــهر»، «کی»، «افزون » و «فره افزون » روی ســکه های برای حذف عنوان چهر از یزدان از سـکه های ایشان تلاش شــاهان ســاســانی حک شــد.