چکیده:
در تحقیق حاضر، رابطه هوش اخلاقی و آگاهی ترافیکی با تخلف رانندگی در شهر یاسوج بررسی شده است. چارچوب نظری در این پژوهش، نظریه های هوش اخلاقی لنیک و کیل و نظریه عقب ماندگی فرهنگی آگ برن است. این پژوهش به روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسش نامه ای انجام شد. جامعه آماری کلیه شهروندان 60-18ساله بودند که گواهینامه رانندگی داشتند و طی بازه زمانی 2 ماه قبل از انجام پژوهش، در سطح شهر یاسوج رانندگی کرده بودند. حجم نمونه 367 نفر بودند و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. اعتبار متغیرهای تخلف رانندگی و آگاهی ترافیکی از روش تحلیل عاملی تاییدی و پایایی آنها با استفاده از همسانی درونی به روش کودرریچاردسون تعیین شد. همچنین برای سنجش اعتبار سازه هوش اخلاقی از تحلیل عاملی اکتشافی و برای سنجش پایایی آن، از آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج توصیفی پژوهش، نشان می دهد میزان تخلف ترافیکی در بین رانندگان بسیار زیاد است. نتایج تحلیلی تحقیق، رابطه ای معکوس و معنادار را بین هوش اخلاقی و آگاهی از تخلف رانندگی نشان می دهد؛ به گونه ای که با افزایش هوش اخلاقی و آگاهی ترافیکی تخلفات ترافیکی کاهش می یابد. این دو متغیر، با هم حدود 18درصد از تغییرات متغیر تخلف رانندگی را تبیین می کنند.
خلاصه ماشینی:
باتوجهبه حجم و وسعت تخلفات رانندگی که در دودسته آشکار و ناآشکار طبقهبندی میشود و نیز برای بسیاری از آنها بهویژه تخلفات ناآشکار، مجازاتهای مشخصی در نظر گرفته نشده است، تبیین این تخلفات در قالب نظریات انحرافات اجتماعی، کافی نیست و ضرورت دارد یک مسأله اجتماعی جامعه شهری، در قالب نظریات و معاون عمرانی وقت وزیر کشور Borba Lennick & Kiel رویکردهای جامعتری تبیین و بررسی شود.
با این تفاصیل، سؤال اساسی این است که نخست شیوع تخلف در بین رانندگان یاسوجی به چه میزان است و دوم بین آگاهی ترافیکی و هوش اخلاقی با میزان تخلف رانندگی چه ارتباطی وجود دارد؟ وضعیت نابسامان تخلف رانندگی در استان کهگیلویه و بویر احمد و مرکز آن، یعنی یاسوج هم، نگرانکننده است؛ بهگونهای که پژوهش احمدی (1390) نشان داد بیش از 95درصد رانندگان بررسیشده در شهر یاسوج، در طی 3 ماه قبل از انجام تحقیق، بهنوعی مرتکب تخلفات رانندگی شده بودند.
این یافته، نشان میدهد رابطه بین متغیرهای اصلی تحقیق (آگاهی ترافیکی و هوش اخلاقی) با تخلف رانندگی رابطهای واقعی و محکم است و متأثر از متغیرهای مزاحم نیست.