چکیده:
رقابت در بازار امروزی و ماندن در این صحنه پر تلاطم نیازمند جهت گیریهای مناسب شرکتها و سازمانهاست. شرکتها و بالاخص شرکتهای نوآور باید بتوانند با دانش و اطلاعاتی که از مشتریان، بازار و رقبا بدست میآورند، محصولات متناسب با شرایط محیط و بازار را تولید نمایند تا ماندن آنها در صحنه رقابت تضمین گردد. هدف این پژوهش بررسی تاثیر رویکردهای سازمان بر موفقیت محصولات جدید از طریق متغیرهای مدیریت دانش مشتری و دانش بازار می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی و همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش را مدیران و کارشناسان موسسات دانشبنیان پارکهای علم و فناوری خلیج فارس تشکیل میدهد. حجم نمونه پژوهش 96 نفر می باشد که از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است. روایی پرسشنامه از طریق روایی محتوا و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل دادهها از مدلسازی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که رویکرد بازارمحوری سازمان بر مدیریت دانش مشتری و دانش بازار؛ رویکرد تکنولوژیمحوری سازمان بر مدیریت دانش بازار، رویکرد کارآفرینیمحوری سازمان بر مدیریت دانش مشتری؛ مدیریت دانش بازار بر موفقیت محصولات جدید و مدیریت دانش مشتری بر موفقیت محصولات جدید تاثیر مثبت و معناداری دارد. اما رویکرد تکنولوژیمحوری سازمان بر مدیریت دانش مشتری و رویکرد کارآفرینیمحوری سازمان بر دانش بازار تاثیر مثبت و معناداری ندارد.
خلاصه ماشینی:
"گرایشها و رویکردهای مؤسسات و شرکتهای دانشبنیان و استفاده از دانش بازار و دانش مشتری، به میزان زیادی بر موفقیت محصولات جدید این شرکتها تأثیرگذار است، بنابراین شکاف اصلی بین شرکتهای دانشبنیانی که رویکردهای موفقیتآمیزی در قبال معرفی محصولات خود بهکارمیگیرند و در بازار دوام بیشتری میآورند و شرکتهایی که خیلی زود از صحنه رقابت کنار میروند، این است که شرکتهای موفق، قبل از تولید و ارائه محصول به بازار، نخست با تحقیق در بازار، دانش لازم را در مورد بازار، رقبا و مشتریان کسب میکنند و ساختار و روش مناسبی را برای کسب، انتقال و بهکارگیری این دانش در پیش میگیرند؛ درصورتیکه اگر اینچنین پژوهشهایی انجام نگیرد و سازمانها از رویکردهای مناسب در توسعه محصول جدید آگاهی لازم را نیابند و به مقوله دانش و مدیریت آن توجه کافی نکنند، نهتنها نمیتوانند موفقیتی در بازار رقابتی به دست آورند، بلکه بهدلیل هزینههای هنگفتی که متحمل میشوند، سریع شکست میخورند و از صحنه رقابت کنار میروند.
بنابراین مسئله اصلی در این پژوهش آن است که رویکردهای بازارمحوری، تکنولوژیمحوری و کارآفرینیمحوری سازمان چگونه میتوانند بر موفقیت محصولات جدید از طریق دو متغیر مدیریت دانش مشتری و دانش بازار در شرکتهای دانش بنیان تأثیر بگذارند؟ در ادامه پس از تشریح ادبیات نظری و تجربی موجود دربارة موضوع پژوهش، مدل مفهومی طراحیشده که نحوه ارتباط متغیرهای اصلی پژوهش را نشان میدهد، ارائه خواهد شد و سپس با جمعآوری دادهها به آزمون مدل مفهومی طراحیشده پژوهش پرداخته میشود."