چکیده:
مقاله حاضر به بررسی مراسم «حسی» در کشور ترینیداد میپردازد. مراسم «حسی»
صورت بومی شده (کرولی شده) مراسم عاشورای امام حسین علیهالسلام در این کشور است.
مؤلف از یک سو، روند ورود مسلمانان به این شبه جزیره و برگزاری مراسم عاشورا را
بررسی میکند و از سوی دیگر، فرایند ایجاد دگرگونی و تحول اساسی در این مراسم و
پیوند آن با نوعی کارناوال محلی را تبیین مینماید. استدلال مؤلف این است که حضور
گروههای مختلف در این مراسم (حتی غیرمسلمانها) یک مسئله هویتی است که بر
اساس آن، هر یک از گروههای اجتماعی تلاش میکند تا با تصوری که خود از این مراسم
دارد و آن را صحیح و معتبر میداند، در این مراسم شرکت نماید و میتوان از آن به
عنوان یک «رقابت فرهنگی» نام برد.
خلاصه ماشینی:
"آنچه امروزه در قالب مراسم «حسی» در ترینیداد برگزار میشود یک «رقابت فرهنگی» میان گروههای مختلف دینی و نژادی است که هر کدام، از واقعیت مراسم «حسی» برای خود تعریف جدیدی دارد، در عین حال که همگی دارای میراث گستردهای از فرهنگ و ملیت اصیل ترینیدادی هستند.
(مؤمن، 1958، ص 122) دستههای عزاداری برای تمامی طبقات هندی، اعم از شیعه، سنی و هندو ـ که در برگزاری مراسم تعزیه دخیل هستند ـ جالب توجهند و در حقیقت، همانگونه که شکیل حسین بیان کرده، آیین عزاداری «تعزیه» ظهور خود را مدیون آن دسته از جشنهای هندی است که در آنها ضریحها و تندیسهایی بر دوش شرکتکنندگان حمل میشوند.
(ویلیانر 1990؛ منگرو 1993) این مذاکره عبارت از این است که چگونه میتوان از یک پدیده ناهمگون تاریخی ـ برای مثال، جشنواره اصیل فرهنگی «حسی» ـ عناصر و اصولی را اتخاذ کرد و آنها را با یک هویت ملی همگون درآمیخت، بدون اینکه ارزش آنها کاسته شود یا منشأ اولیه پیدایش آنها انکار شود؟ جامعه مسلمانان سنی مذهب در «گویان» در دهه 1930 توانست به مراسمی که در آن کشور «تعجیه» (Tadiah) نامیده میشد؛ خاتمه دهد؛ چرا که آنها احساس کردند این مراسم باعث تمسخر و وهن اصول و ارزشهای اسلامی میشود.
ترینیدادیهای آفریقاییتبار با شرکت فعال خود در مراسم «حسی» و تبدیل آن به یک جشن، میخواهند بگویند که دارای جامعهای هستند که آزاد، متکثر و متعلق به همه مردم است؛ جامعهای که حداقل میان گروههای نژادی مختلف آن، هیچگونه خصومتی وجود ندارد و به لحاظ دینی، جامعهای مداراگر است."