چکیده:
سرگشتگی به مفهوم ناتوانی انسان از درک حقیقت هستی، یکی از ویژگیهای شعر خیام است که در شعر معاصر عرب هم جلوهای آشکار دارد. این پدیده معنایی در شعر برخی شاعران انجمن آپولو مانند علی محمود طه و احمد زکی ابوشادی و احمد رامی که ارتباط نزدیکی با شعر خیام شاعر مشهور ایرانی داشتند نمود بیشتری دارد و شاعرانی چون ابراهیم ناجی، صالح جودت، محمد عبدالمعطی همشری و احمد محرم شباهت مضمونی و محتوایی با اندیشه خیام دارند. در این پژوهش تطبیقی به روش توصیفی ـ تحلیلی برآنیم با تکیه بر مکتب سنتی فرانسوی در ادبیات تطبیقی، به تحلیل و بررسی تطبیقی و مقایسهای سرودههای شاعران انجمن شعری آپولو و اشعار خیام بپردازیم و جلوههای این پدیده معنایی در شعر این شاعران و موارد اختلاف و اشتراک میان آنها و خیام در مفهوم سرگشتگی را تحلیل و بررسی کنیم. بررسی ریشه این سرگشتگی معنایی در شعر این شاعران نشان میدهد که این شباهت معنایی ناشی از ارتباط برخی از آنان با شعر و اندیشه خیام بوده است، با این توضیح که این ارتباط به شکل مستقیم نبوده بلکه از طریق ترجمه انگلیسی فیتز جرالد و ترجمه رامی، بستانی، سباعی و صافی نجفی بوده است. البته یافتههای این پژوهش روشن میسازد که بارزترین شکل تاثیرپذیری این سرگشتگی معنایی از خیام در رویکردی فلسفی و پرسشگرایانه در بیان ناتوانی از درک حقیقت هستی روی داده است.
خلاصه ماشینی:
( بازتاب این معنا در شعر آنان چگونه است ؟ مفروض است که برخی شاعران این انجمن شعری همچون احمد زکی ابوشادی و علی محمود طه ابتدا از طریق آشنایی با ادبیات غرب و ترجمه انگلیسی رباعیات توسط فیتز جرالد و ترجمه احمد رامی ، بستانی ، سباعی و صافی نجفی با خیام و افکارش آشنا شدهاند، در مفاهیم حیرت در برابر معمای هستی ، فلسفه آفرینش ، قضا و قدر و مرگ از اندیشه این شاعر برجسته ایرانی تاثیر پذیرفته اند و این مفاهیم را در شعر خود منعکس کرده اند، و بقیه شاعران مذکور شباهت مضمونی با اندیشه خیام دارند.
در این تحقیق با مطالعه ای که انجام گرفت مشخص شد که برخی شاعران انجمن آپولو همچون احمد زکی ابوشادی و علی محمود طه از راه ترجمه انگلیسی فیتز جرالد و ترجمه رامی ، بستانی ، سباعی و صافی نجفی با خیام و اندیشه های او آشنا شدهاند و شعر شاعرانی چون ابراهیم ناجی ، صالح جودت، همشری، احمد محرم با رباعیات خیام مشابهت معنایی دارد.
١( نیز معتقد است بسیاری از اشعار او معنای فلسفی دارند و قصیدههای »کاس الخیام« و »الله و الشاعر« متاثر از فلسفه عمیق خیامی سروده شده اما یوسف حسین بکار در پاورقی کتاب ارزشمندش الترجمات العرببـه لرباعیات الخیام )١۹۸۸: ١۲١( و محمد رضوان در کتابش با نام علی محمود طه ؛ شاعر الجندول و شعره المجهول )۲٠٠٦: ۲٦٦( هر دو از علی محمود طه به عنوان یکی از مترجمان رباعیات خیام نام بردهاند، با این تفاوت که رضوان اشاره کرده که طه در قصیده »کاس الخیام« عشق و ارادت خود را به خیام و افکار فلسفی اش نشان داده، و معتقد است خیام در رباعیاتش نگرشی فلسفی دارد اما طه از چنین اندیشه ای تهی است .