چکیده:
دین، عمیقترین، حقیقیترین و ماندگارترین امری است که میتواند مردمان را به همبستگی اجتماعی درونی برساند و این وفاق جمعی درونی، لازمه همبستگی اجتماعی بر اساس شاخصهای بیرونی است.مقاله مزبور با هدف شناخت همبستگی اجتماعی ازدیدگاه اسلام وبا روش اسنادی وکتابخانه ای صورت گرفته است. در پیمودن راه پر فراز و نشیب توسعه،همبستگی اجتماعی ضرورتی اجتناب ناپذیر و اصلی ناگزیر است. کشورهای توسعه یافته امروز، ملتهای تلاشگر دیروز هستند که در پیمودن راه دراز توسعه، نخستین گام را با نهادینه کردن عنصر همبستگی یا وفاق اجتماعی آغاز کردند. در این مقال، نخست مفاهیمیچون وجدان جمعی،انواع همبستگی یا وفاق اجتماعی،مفاهیم پیوندیافته با همبستگی اجتماعی از جمله: دین اسلام، ارزشها،فرهنگ،احساسات ملی و پیوندهای نژادی و خویشاوندی،محبت و عدالت را به بررسی می نشینیم. سپس پیوندهای اجتماعی در اسلام رااز جنبههای گوناگون ارزیابی می کنیم. اهم این پیوندهاعبارتند از: رابطه فرد و جامعه،روابط میان افراد، و روابط گروههای اجتماعی.
خلاصه ماشینی:
"در این مقال ، نخست مفاهیمی چون وجدان جمعی ،انواع همبستگی یا وفاق اجتماعی ،مفاهیم پیوندیافته با همبسـتگی اجتمـاعی از جمله : دین اسلام ، ارزش ها،فرهنگ ،احساسات ملی و پیوندهای نژادی و خویشاوندی ،محبت و عدالت را بـه بررسـی مـی نشـینیم .
دورکیم پس از ناکارآمد معرفی کردن نهاد دین ، اتحادیه های صنفی را کارآمدترین ابزار برای ایجاد همبستگی میان افراد جامعه معرفی می کند اعتراف دورکیم به ضرورت چیزی معادل وجـدان جمعـی ؛ یعنی باورها، ارزش های مشترک همگانی ، عنصر اخلاقی یا محور غیرقـراردادی در جوامـع ارگانیـک مؤید این واقعیت است که او با در نظر نگرفتن دین در جوامع مدرن ، به بن بست رسیده و روشن است که باورها و ارزش ها در جوامع مدرن نیز در کنار تقسیم کار می تواند در ایجاد همبستگی اثرگذار باشد.
ارزش ها و هنجارها و دیگر نمادهای فرهنگی ، شرط لازم برای ایجاد همبستگی اجتماعی هستند، ولی کافی نیستند؛ زیرا افزون بر این ، هماهنگی ارزش هـا بـا تقاضـاهای محیطـی نیـز لازم اسـت و «وقتی چنین ارزش هایی قادر به تبیین محیط نباشند، نظـام اجتمـاعی وارد دوره ای از دشـواری هـای بزرگ خواهد شد»(استانفورد: ١٣٢).
پرسش دیگری که مطرح می شود، این است : چه چیز در اسلام سبب همبستگی می شود؟ آیا ظاهر دین که همان شریعت باشد، یا باطن دین که عبـارت از اخـلاص و ایمـان محـض ، بـدون تقیـد بـه شریعت است یا جمع این دو؟ آنچه در اسلام سبب همبسـتگی اجتمـاعی مـی شـود، ظـاهر خشـک و بـی روح شـریعت نیسـت و همبستگی اجتماعی بر محور دین نمی توانـد در نسـبت بـا شـریعت کـه ظـاهر دیـن اسـت ، پدیـد آید."