چکیده:
در این مقاله ، کوشش شده تا ضمن بازبینی ادبیات تحقیقی مربوط به کودکان در حال رشد طبیعی وسه گروه از کودکان معلول حرکتی – جسمی ‹گروه های خام حرکت،ناتوان ذهنی ومبتلایان به نشانگان داون›به مقایسه ی رفتارهای حرکتی آنان بپردازیم .رشد حرکتی درسه گروه کودکان اخیر ،درنگیده ویا دگرگونه می باشد.ضمن ارائه تعریفی مختصراز ه نوع اختلال حرکتی ،به بیان علل آنها ونشانگان جسمی – عصب شناختی پرداخته شده است.اثر مشکلات مذکور ،بر فرآیندهای حسی- عصب شناختی ،توحیدی- ادراکی ویادگیری – کنترل حرکتی نیز جستجو شده است.این مشکلات در هر گروه کودکان معلول ،متفاوت می باشد.به دلیل عدم انجام پژوهش همه جانبه ووجود محدودیت های تحقیق رشدی دراین کودکان ،ارائه تصویر جامعی از مشکلات حرکتی آنان، نیاز به بررسی های بیشتر دارد.
خلاصه ماشینی:
"هرچند پژوهش قبلی تأیید میکند که کودکان خام حرکت در مهار کردن ردیابی بینایی مشکل دارند،نشان داده شده که وقتی پاسخ آنان در یک تکلیف زمان عکس العمل پیچیده،اندازهگیری میشود، نارسایی آنان در بعد حسی-حرکتی بیشتر است.
این یافته دلالت دارد که کودکان خام حرکت ممکن است،کمبودهای یادگیری و مهار حرکتی نیز داشته باشند، بخصصو آنطور که دیگر پژوهشگران یافتهاند،آنها نسبت به همتایان طبیعیشان،زمانهای عکس العمل پیچیدهء کندتری دارند و نیز نشان داده شده که زمانبندی و مهار(کنترل)نیروی حرکات آنان کمتر پایدار و انطباقپذیر است(گئوزوکالوربور،1987 م؛مارچی اری،وال بدینگ فیلد،1987؛ابراین، 1988 م،وندلن وگئوز،1988 م).
فرآیندهای یادگیری-مهار(کنترل)حرکتی در افراد ناتوان ذهنی،مورد آزمایش قرار گرفته است (دیویس،اسپاروف و وارد،1991 م؛هوور و وید،1985 م)و استدلال شده که مقدار زیادی از تحقیقات پردازش اطلاعات وجود دارد که بیان میکند،افراد ناتوان ذهنی نسبت به همتایان طبیعیشان، زمانهای عکس العمل کندتری دارند.
سرانجام با توجه به فرآیندهای یادگیری-مهار(کنترل)حرکتی گزارش شده است که افراد مبتلا به نشانگان داون کمبودهایی در حافظهء کوتاهمدت،اندوزش و بازیابی،بویژه دربارهء محرک بینایی دارند (بوفارد،1990 م؛مک دیک و آدلر،1980 م).
یافتههای تحقیق امروزه نشان داده شده است،کودکانی که مبتلا به اختلالات عصبی-رشدی تشخیص داده شدهاند،هنوز هم در سنین 7-6 سالگی در کنترل حرکتی مشکلات کمی دارند و در واکنشهای پیچیدهء بینایی در ده سال بعد درنگ دارند حتی اگر نتایج در مورد بعضی کودکان در دامنهء بهنجار باشد(هلگرن و دیگران،1993 م).
به عنوان نمونه،گزارش شده که کودکان (1)- Prognosis (2)- Motor perception dysfunction خام حرکت،ناهنجاریهای عصبی خفیف و اکتساب پایینتری در تکالیف اجرای حرکتی نسبت به سطح همتایان طبیعی،نشان میدهند و همان طوری که از حرکات لرزشی،ضعیف و واکنش کندتر آنان به حرکات پیچیده نشان داده شده،مشکلات آشکاری در مهار حرکتی دارند."