چکیده:
درک زیبایی در شعر عربی دوره پیش از اسلام اگر با شناخت عناصر فرهنگی همراه نشود در فرم و تصویر محدود خواهد شد. در باب اشعاری که از ویژگی، سبکها و معانی این اشعار تقلید کرده و بر همان منوال پیش رفته است نیز وضع چنین است. درک زیباییشناسی فارسیزبانان از چنین اشعاری در صورتی که با دانش پیشزمینهی فرهنگی همراه نباشد، سطحی و در حد همان وزن و قافیه خواهد بود. از دیدگاه رویکرد هرمنوتیک فلسفی در باب اشعار عربی معناگرا، حکمتآمیز و عرفانی، همانند اشعار فارسی همسان، شناختِ متناسب فرهنگی و همچنین جنبههای فرازمانی و قابلیت اطلاق در معنا باعث میشود تا خواننده، از زیباییهای نهفته در عالم معنایی شاعر نیز بهرهمند شود. در این اشعار به دلیل اشتراک فرهنگی موجود، خواننده درک زیباییشناسی کاملی دارد؛ زیرا عناصر فرهنگی همسان به عنوان عامل جهتدهندهی پویا، حضور فرازمانی داشته و خواننده میتواند با حاضرسازی این عناصر، درک زیباییشناسی عمیقتری داشته باشد. در این حالت اشعار عربی مورد نظر در حقیقت تفاوتی جز زبان ظاهر با اشعار فارسی ندارند.
خلاصه ماشینی:
در حقيقت بدين خاطر است که خواننده فارسيزبان ، تشبيه چشمان معشوق به گل نرگس در شعر فارسي را به سادگي و به شکلي ناخودآگاه حاضرسازي ميکند و تجربه زيباييشناسي او کامل ميشود؛ اما در تشبيه چشمان معشوق به چشمان گاو در شعر کلاسيک عربي دچار سخت فهمي شده و نيازمند است تا دانش زمينه ي فرهنگي نسبت به اين نوع بيان را کسب کند، زيرا حاضرسازي در اين جا براي او به شکل ناخودآگاهانه ممکن نيست چرا که چنين معنا و تعبيري برخاسته از جهان بيني و هويت قبيله اي دوره جاهلي است .
آن گونه که پيشتر نيز اشاره شد معنا در اين گونه اشعار محدود به جهان بيني کوچک شاعر است و از همه مهم تر معناي موجود در چهارچوب نگرش فرهنگ قبيله - اي عصر جاهلي خلاصه ميشود و از ديدگاه هرمنوتيک فلسفي ميتوان گفت معاني مورد نظر قابليت اطلاق کمتري دارند.
هنگامي که خواننده ي عرب زبان با ترجمه اشعار خيام روبه رو ميشود زيبايي را از رهگذر دريافت جهان متن وي درک ميکند و اين جهان متن متناسب است با روان هر انساني زيرا فرهنگ ، فرازماني و فرامکاني است ؛ درست بر خلاف اشعاري 127 چون معلقات که محدود در ويژگيهاي دوره جاهلي است و عالم موجود در آن نيز برخاسته از همان جهان بيني مبتني بر قبيله است و در اينجا خواننده تنها از رهگذر کسب دانش پيش زمينه فرهنگي ميتواند به گفتمان عاطفي آن اشعار نزديک شود.