چکیده:
ﻟﺒﺎس روﺣﺎﻧﯿﺖ در ﺟﺎﻣﻌﮥ ﻣﺎ ﺑﻪﺗﺪرﯾﺞ ﻫﻮﯾﺖ ﻧﻤﺎدﯾﻦ ﯾﺎﻓﺘﻪ و ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ؛ ﻟﺬا داﻟﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮ ﻣﺪﻟﻮلﻫﺎﯾﯽ دﻻﻟـﺖ ﻣـﯽ ﮐﻨـﺪ . ﻧﮕﺎرﻧـﺪه در اﯾـﻦ ﻣﻘﺎﻟـﻪ ﺑـﺎ اﻟﻬـﺎم از روﯾﮑـﺮد ﻧﺸﺎﻧﻪﺷﻨﺎﺧﺘﯽ ﺳﻮﺳﻮر ﮐﻮﺷﯿﺪه ﻫﻢ ﻣﻌﻨﺎی »ﻫﻤﺰﻣﺎﻧﯽ« آن را در ﺑﯿﻦ اﻓﺮاد و ﮔﺮوهﻫﺎ و ﺟﻮاﻣﻊ ﻓﻬﻢ ﻧﻤﺎﯾﺪ و ﻫﻢ ﻣﻌﻨﺎی »درزﻣﺎﻧﯽ« آن را در ﺳﻪ وﺿﻌﯿﺖ ﺳﻨﺖ، ﮔﺬار و ﺟﺪﯾﺪ روﺣﺎﻧﯿﺖ در اﯾـﺮان ﻣﻌﺎﺻﺮ ﺗﻔﺴﯿﺮ ﮐﻨﺪ. ﯾﺎﻓﺘﻪﻫﺎی ﺗﺤﻘﯿﻖ ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﺪ در ﻣﺤﻮر ﻋﺮﺿﯽ، ﺑﺎ ﺗﻤﺮﮐﺰ در ﺳﻄﺢ ادﯾﺎن و ﺟﻮاﻣﻊ، ﻟﺒﺎس روﺣﺎﻧﯿﺖ ﺷﯿﻌﻪ ﻟﺒﺎس اﻓﺮادی ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ راﺑﻂ ﺑﯿﻦ اﻧﺴﺎن و ﺧﺪا ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﻣﺮاﺳﻢ و ﻋﺒﺎدات ﺟﻤﻌﯽ را ﺑﺎﯾﺪ اﻧﺠﺎم دﻫﻨﺪ؛ زﯾﺮا در اﺳﻼم ﺑﺮﺧﻼف ﺳﺎﯾﺮ ادﯾﺎن ـ ﻫﺮﭼﻨﺪ ﻋﺒـﺎدت ﻫـﺎی ﺟﻤﻌﯽ دارد ـ ﺑﯿﻦ ﺧﺪا و اﻧﺴﺎن ﺣﺎﺋﻞ و واﺳﻄﻪای وﺟﻮد ﻧﺪارد و در ﻣﺤﻮر ﻃﻮﻟﯽ اﯾﻦ ﻟﺒﺎس از ﺻﻔﻮﯾﻪ ﺗﺎ ﺟﻤﻬﻮری اﺳﻼﻣﯽ ﻫﻤﻮاره داﻟﯽ ﺳﯿﺎﺳﯽ و ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ و ﺣﺎﮐﯽ از ﺗﺤﻮﻻت ﮔﺴـﺘﺮده در اﻟﮕﻮی ارﺗﺒﺎﻃﯽ روﺣﺎﻧﯿﺖ ﺷﯿﻌﻪ و ﻣﺮدم ﺑﻮده اﺳﺖ.
خلاصه ماشینی:
"در طول تاریخ نیز علمای شیعه از عمامه ، قبا و عبا اسـتفاده کـرده انـد و علی رغم تغییرات جزئی در شکل و رنگ ، وجه آیکنیک (شـباهتی) آن بـه لبـاس پیـامبر اسلام و وجه نمادین آن همواره حفظ شده اسـت ؛ لـذا ایـن لبـاس در تـاریخ مسـلمانان همواره دال دینی بوده و معنای مقدس داشته است ؛ زیرا به نقش اجتماعی دینی علمـا در جامعه اسلامی اشاره نموده است ؛ به عبارت دیگر ملبس شدن به ثیاب روحانیت شیعه به جز تمثل به پیامبر اسلام حاکی از علم و تقوای دینـی فـرد و ایفـای نقـش و کارکردهـایی خاص چون تعلیم و تعلم و ترویج دین و صیانت و دفاع از آن و هدایت و اجرای احکـام و مناسک آن بوده است .
بدین ترتیب در این دوره ، از صفویه تا قاجـار، لبـاس روحانیـت شـیعه عـلاوه بـر دال فرهنگی و دینی، دال سیاسی و دولتی نیز شد؛ زیرا اتحاد روحانیت با دولت شیعی صـفویه با تکیه بر نظریه نیابت سلطان از نایب امام یعنی فقیه جامع الشرایط به صورت پدیدارشـدن مناصب و مشاغل مذهبی جدید تجلی کرد، مناصبی چون صـدر، شـیخ الاسـلام ، قاضـی، قاضی عسگر، مجتهد، مدرس ، امام جمعه (جعفریان ، ١٣٧٠، ج ١، ص ٧٨) کـه روحانیـت شیعۀ آنها را در قالب مدیریت امور شرعی برای نخسـتین بـار در شـکل حکومـت تجربـه میکرد."