چکیده:
هدف از این پژوهش تعیین تاثیر روش درمانجو- مدار راجرز بر نگرش نسبت به مواد مخدر دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر تهران بود. حجم نمونه طبق فرمول کوکران 40 نفر در نظر گرفته شده است که با روش نمونهگیری چندمرحلهای انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه نگرش نسبت به مواد مخدر (دلاور،1383) بهرهگیری شد که دارای 40 سوال پنج گزینهای بود و روش درمانجو- مداری راجرز طی 8 جلسه 90 دقیقهای اجرا شد. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون کوواریانس) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که میزان نگرش نسبت به مواد مخدر دانشآموزانی که روش درمانجو- مدار راجرز را دریافت کردهاند بهطور معناداری پایینتر از میزان نگرش نسبت به مواد مخدر دانشآموزانی است که روش درمانجو- مدار راجرز را دریافت نکردهاند. روش درمانجو- مداری راجرز در تغییر نگرش نسبت به مواد مخدر دانش آموزان در طول زمان از پایداری مناسبی برخوردار است. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش روش درمانجو-مداری راجرز سبب تغییر نگرش به مواد مخدر دانش آموزان گروه آزمایش شد. از اینرو به نظر میرسد این برنامه بهمنزله یک عامل حفاظت کننده، سبب نگرش منفی نسبت به مصرف مواد مخدر میشود.
خلاصه ماشینی:
"در دهه های اخیر جهت گیری یک دسته از مطالعات در زمینه بررسی تأثیر مداخلات آموزشی از نوع آموزش مهارتهای زندگی یا مهارتهای مقابله ای بر تغییر باورها و نگرش نوجوانان نسبت به مصرف مواد بوده است ؛ برنامه آموزش پیشگیری توانست منفی سازی نگرش را در نمونه ای از دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانهای مناطق ٢٠ گانه شهر تهران به دنبال داشته باشد (یونسی،١٣٨٠).
نتایج این پژوهش نشان داد که روش درمانجو- مداری راجرز بر تغییر نگرش نسبت به مواد مخدر دانش آموزان مؤثر بوده و در طول زمان از پایداری مناسبی برخوردار است .
Kruglanski & Higgins از این طریق روی گرایش یا عدم گرایش آنها تأثیر بگذارد؛ بنابراین در تبیین این یافته ها میتوان گفت که هرگونه آموزش و مداخله در زمینه آگاه سازی (که از ویژگیهای افراد کامل درروش راجرز است ) از ضرر و زیان مصرف مواد مخدر، میتواند نگرش افراد را نسبت به مصرف مواد مخدر تعدیل نماید.
در پاسخ به این فرضیه که روش درمانجو-مدار راجرز بر تغییر نگرش نسبت به مواد مخدر دانش آموزان مؤثر و در طول زمان از پایداری مناسب برخوردار است ، می توان گفت که این نتایج با نتایج پژوهشهای پیشین مبنی بر اثربخشی درازمدت روشهای پیشگیری روی نگرش و متغیرهای همبسته با سوءمصرف مواد مخدر همسویی دارد (بوتوین و همکاران ، ١٩٩٠؛ بوتوین و همکاران ، ١٩٩٥؛ کارول و همکاران ، ١٩٩١؛ یان و همکاران ، ٢٠٠٨؛ سان ١ و همکاران ، ٢٠٠٨؛ فاجیانو و 2 همکاران ، ٢٠١٠،٢٠٠٨؛ اسپیث و همکاران ، ٢٠١٠).
Bohner & W anke نگرش افراد نسبت به مصرف مواد مخدر باشد، روش مبتنی بر رویکرد درمانجو- مداری راجرز روشی مناسب جهت تغییر نگرش است ."