خلاصه ماشینی:
"این تضاد هزینه کارگزاری را بوجود میآورد که هزینهء کنترل مدیران برای اطمینان از هماهنگی عملکرد آنان با منافع مالکان شرکت است.
اینان استدلال میکنند که مدیران شرکتهایی که خود سهامدار شرکت نیز میباشند پول شرکت را به نسبت عکس درصد سهامی که در شرکت دارند، صرف هزینههای تشریفاتی میکنند بنابراین هرچه میزان سهام مدیر در شرکت کمتر باشد،ارزش شرکت برای سرمایهگذاران خارج از شرکت کمتر است.
با ردشدن نظریه سنتی،نظریه مودلیانی-میلر اقتصاددانان را واردار ساخت تا به پرسشهای گوناگونی در این زمینه پاسخ بدهند یا حداقل در این مورد به تفکر بپردازند که چگونه نظام مالیاتی،بازار مالی را تحت تاثیر قرار میدهد اگر نرخهای مالیاتی برای افراد متفاوت باشد،چه اتفاقی میافتد؟اگر منافع مدیران با منافع مالکان شرکت در تضاد باشد، (به تصویرصفحه مراجعه شود) مزایای مورد انتظار مالیاتی برای شرکتها ناشی از انتشار اوراق قرضه بجای سهام (به تصویرصفحه مراجعه شود) چه میشود؟ کوشش برای پاسخگویی به این پرسشها و بسیاری پرسشهای دیگر،روش تفکر اقتصاددانان دربارهء بازارهای مالی را تغییر داده است."