خلاصه ماشینی:
"اکنون باید پرسید چرا مدیران،قبل از تملک مدیریت،به چنین تغییرات شگرفی دست نمیزنند و به سخن دیگر،چه عواملی باعث میشود مدیران پس از تملک مدیریت،عملکردی کاملا متفاوت نسبت به پیش از تملک داشتهباشند؟به بیان دیگر،چرا ارزشهای جدیدی خلق میشود؟ همان طور که در تعریف تملک مدیریت ملاحظه شد،این گونه تملکها حاوی دو عنصر اساسی است:سهم مالکیت مدیران و میزان اهرم شرکت نسبت به گذشته به مراتب بالاتر میرود و شاید بتوان علل تحول شگرف در عملکرد را عمدتا ناشی از این دو عامل دانست.
در ضمن،در اثر تجدید ارزشیابی داراییها و افزایش استهلاک،صرفهجویی مالیاتی20 هم ایجاد میشود و شاید به همین دلیل است که برخی،ارزش سهام شرکت در زمان تملک را به صورت زیر برآورد میکنند: ارزش بازار ارزش سهام ارزش فعلی صرفه جوییهای مالیاتی ناشی از افزایش بهره و استهلاک 2_فرضیهء انتقال ارزش(دیدگاه انتقال دستمزد یا ثروت کارکنان) به نظر برخی همچون شلیفر و سامرز (Shleifer Summers) تملک مدیریت از طریق اخراج یا کاهش دستمزد کارکنان باعث انتقال ثروت آنان به سرمایه گذاران میشود.
هرچند در چارچوب تحقیقات انجام شده در امریکا و انگلستان، کاهش عمدهای در نیروی انسانی با توجه به تغییر(کوچک شدن)اندازهء شرکتها مشاهده نشده است،اما احتمالا نتایج تحقیقات مشابه در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران،به دلیل تورم شدید نیروی انسانی در شرکتهای غیر خصوصی،نشاندهندهء کاهش نیروی انسانی پس از انواع خصوصی سازی از جمله تملک مدیریت باشد،و شاید بتوان آن را نوعی خلق ارزش(به جای انتقال ازرش)تلقی کرد."