چکیده:
ﺣﻀﻮر ﺑﺎغ در ادﺑﯿﺎت ﻓﺎرﺳﯽ ﻗﺪﻣﺘﯽ دﯾﺮﯾﻨﻪ دارد. ذﻫﻨﯽ ﺗﺮﯾﻦ و ﺧﯿﺎﻟﯽ ﺗﺮﯾﻦ ﺑﯿﺎن از ﺑﺎغ را ﻣﯽ ﺗﻮان در اﺷﻌﺎر ﺷﺎﻋﺮان ﯾﺎﻓﺖ. ﻫﺪف از اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺟﺴﺘﺠﻮی رد ﭘﺎی ﺻﻮر ﺧﯿﺎل ﺑﺎغ در اﺷﻌﺎر ﻣﻮﻻﻧﺎ و ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ وﺟﻮه ذﻫﻨﯽ ﺑﺎغ و ﻃﺒﯿﻌﺖ در اﺷﻌﺎرش ﺑﺎ ﺑﺮرﺳﯽ ﺑﺎﻏﻬﺎ، ﻋﻨﺎﺻﺮ و ﻧﻈﺎم ﺗﻤﺮﮐﺰ ﺣﻮاس آن از ﻣﻨﻈﺮ اﯾﻦ ﻋﺎرف ﺷﺎﻋﺮ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ اﻧﺠﺎم ﺷﺪه ﻧﺸﺎن ﻣﯽ دﻫﺪ ﮐﻪ ﺑﺎغ ﻫﺎی ﻣﻮﻻﻧﺎ ﻣﻔﻬﻮﻣﯽ و ﭼﻨﺪ ﻣﻌﻨﺎﯾﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺟﻮﻫﺮه ی اﺻﻠﯽ آن ﻣﻌﻨﻮﯾﺖ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ.
خلاصه ماشینی:
"(سرمدی،١٣٩٠، ص ٥٤) نزد عشاق بهاریم پر از باغ و چمن / پیش هر منکر افسرده خزانیم همه (کلیات شمس ، غزل ٣٤٤٥) گر ز خزان گلستان چون دل عاشق بسوخت / نک رخ ان گلستان گلشن و گلزار من (همان ، غزل ٥٦٧) ٤-٣- زمستان : زمستان و تموز احوال جسم است / نه جسمیم این زمان ما روح فردیم (همان ، غزل ١٧٦٨) در یک جمع بندی کلی می توان به جداول زیر اشاره کرد: جدول ٢ - نظام تمرکز حواس در صور خیال باغ های مولوی، (منبع : نگارنده ) بویایی بینایی چشایی شنوایی لامسه بوی خوش گلها و گیاهان معطر نگاه مولوی به باغ درونی است ، باغ اگر به معنی باغ رحمت خداوند باشد، موجب دیدن حقیقت می شود طعم میوه های درختان باغ مولانا و نتیجه ی عمل صالح صدای خوش پرندگان اوازه خوان ، حرکت ارام اب و صدای نسیم ملایمی که در بین درختان می وزد وزیدن نسیم جدول ٣ - عناصر موجود در باغ های مولوی، (منبع : نگارنده ) مثمر انگور، شفتالو، خربزه ، خیار، سیب ، انار، رطب درختان و گاا غیر مثمر سرو، صنوبر، بید یهن گل لاله ، سرخ ، ریحان ، تربد یاسمن ، سنبل ، نرگس سوسن ، نیلوفر، بنفشه روان جوی و نهر آب ساکن استخر جوشان آبشار و چشمه نورخورشید رمز تجلی جمال حق حیات وجود ٥- نتیجه گیری: کیفیت وجوه ذهنی باغ در هنرهای فرهنگی ایران از جمله هنرهای صناعی، فرش ، نگارگری، موسیقی و ادبیات فارسی برامده از فرهنگ و هویت مردم این سرزمین است ."