چکیده:
اخوان الصفاء گروهی از متفکران مسلمان هستند که با تاکید بر عقل و دستاوردهای آن، معتقدند که انسان برای تحصیل سعادت ابدی و تکمیل معرفت دینی، راهی جز یادگیری علم و فلسفه ندارد. به نظر آنها دین دارای دو ساحت ظاهر و باطن و دو دلالت رمزی و عرفی است که برای درک ساحت باطنی و رمزی آن، راهی جز تعلّم فلسفه نیست. اما سجستانی از متفکران منتقد اخوان الصفاء است و با تاکید بر نقصان عقل و در نظر گرفتن نقش محدودتر برای عقل در تحصیل سعادت و معرفت دینی، معتقد است که فلسفه صرفا در چارچوب دین و برای دفاع از آموزههای دینی و تامل در قدرت الهی، ممکنالوصول است. در این نوشتار، دیدگاه اخوان الصفاء و سجستانی را درباره نسبت عقل و دین مورد تحلیل و بررسی تطبیقی می دهیم و نهایتا مشخص خواهد شد که سجستانی فهم ناقص و نادرستی از آرای اخوان الصفاء دارد: اگرچه اخوان الصفاء تاکید ویژهای بر عقل و فلسفه دارد اما هیچگاه عقل را برتر از وحی، و فلسفه را برتر از دین قرار نمیدهد.
خلاصه ماشینی:
» ابوحیان و شهرزوری، زیدبن رفاعه را نیز یکی از اخوانالصفاء معرفی میکنند (توحیدی، 1424: 2 / 163؛ شهرزوری، 1365: 368) برخی از شارحان، با عنایت به آشفتگیهای سیاسی در قرن چهارم ق، نظریهپردازی اخوانالصفاء را حرکتی نرم برای رسیدن به نظام سیاسی نوین ارزیابی میکنند (حسین، 1363: 19 ـ 9) تا در پی آن، جامعه اسلامی را از آشوب و هرج و مرج نجات داده و بهسوی وحدت و اخلاق فرابخوانند (قمیر، 1363: 26 ـ 25) و فراتر از این، برای پیروان خود که احتمالا اسماعیلیان باشند، نقشه فرهنگی و سیاسی ترسیم کنند تا بر حاکمیت عربی سنی غلبه یابند (فاخوری، 1373: 191 ـ 190) اما مراجعه به رسائل اخوانالصفاء نشان میدهد که آنها معتقد بودند که نظر و مذهب نوینی را عرضه نکردهاند بلکه مسلک و مذهبی را پیش کشیدهاند که پیش از این، هم حکما و فلاسفه و فضلا، و هم انبیا و اولیا و امامان، مردم را بهسوی آن فرا میخواندند (اخوانالصفاء، 1412: 4 / 126) در این مسلک، نباید با هیچ علمی دشمنی ورزید و بر مذهبی تعصب پیشه کرد و کتابی از کتابهای حکما و فلاسفه را کنار گذاشت بلکه باید از همه این امور ـ با محوریت کتب انبیا الهی ـ بهره برد (همان: 42 ـ 41 و 167) در همین راستا، ابوحیان که منتقد اخوانالصفاء است، در توصیفی که از زیدبن رفاعه ارائه میدهد، همین مدعا را تأیید میکند و آنها را دارای چنین اعتقادی میداند (توحیدی، 1424: 2 / 163) در این نوشتار، فارغ از اینکه انگیزه سیاسی و فرهنگی اخوانالصفاء چه چیزی بوده است، و صرفا با تمرکز بر آثار مکتوب و به جا مانده از این گروه، دیدگاه آنها درباره نسبت عقل و دین را مورد بحث و بررسی قرار میدهیم.