چکیده:
یکی از ملاکهایی که در کتب تفسیری سدههای نخست با نام مرجِّح خوانشی بر سایر خوانشها ذکر شده، «قرائت عامّه» یا «قراءة الناس» است. برخی از قرآنپژوهان معاصر با اجتهادی خواندنِ قرائات مشهور، تنها روایت حفص از قرائت عاصم را معرِّف و منطبق بر قرائت عامّه میدانند. در این مقاله با پیجویی این اصطلاحات در کتب تفسیر سدههای نخست و نیز بررسی قرائات گزارششده در کتاب مَجاز القرآن ابوعبیده مَعْمَر بن مُثَنَّی که مهمترین بازتاب فضای قرآنپژوهیِ قرن دوم است، به این نتیجه رسیده شد که اوّلاً مراد از «قرائت عامّه»، خوانشی است که عموم مردم و نه لزوماً ائمّة قرائات بدان میخواندند و ثانیاً این قرائت در برخی نمونهها منطبق بر روایت حفص از قرائت عاصم نیست و ازاینلحاظ این قرائت مزیّتی بر سایر قرائات مشهور ندارد. ضمن آنکه میباید این مرجِّح (قرائت عامّه) را همچون مرجِّحات دیگر در هر حرفی از حروف اختلافِبرانگیز قرآن به صورت جداگانه بررسی کرد.
خلاصه ماشینی:
آنان با بررسی موردی تفاسیر سدههای نخست و نقل گزارشی از نسخة خطی صنعاء این ادعا را مطرح کردهاند که پیدایش اختلاف قرائات به دورة پس از توحید مصاحف مربوط میشود و قرائت مشهور در سدة اول (قرائت عامه) همان قرائتی است که تاکنون در میان مسلمانان رواج داشته و بهخطا به حفص از عاصم نسبت داده شده است (حسینی و ایروانی، 1394، صص167و182-183)1.
یک نمونة جالب دیگر، اگرچه نحاس به تقابل قرائت عامه در نصب «جنات» در آیة 99 سورة انعام با قرائت محمد بن عبدالرحمان بن ابیلیلی و اعمش که آن را به رفع خواندهاند، اشاره میکند و حتی روایت صحیح از قرائت عاصم را رفع میداند؛ اما تأکید میکند که «الزیتون» و «الرمان» که در همان سیاق عطف قرار دارد، باید منصوب خوانده شود؛ زیرا اجماع بر نصب این دو کلمه است (نحاس، 1421، ج2، ص24).
فراء در آیة 82 سورة قصص، پس از ذکر قرائت عامة «لخسف بنا» به قرائت شیبة بن نصاح مدنی (130ق) و حسن بصری (110ق) به صورت «لخسف» اشاره میکند و سپس قرائت ابنمسعود «لانخسف» را تأییدی بر قرائت عامه میداند (فراء، 1400، ج2، ص313)9 در این آیه حفص و یعقوب، «خسف» را به صورت معلوم خواندهاند (بناء، 1422، صص437-438) که خوانش مقابل قرائت عامه است.
همچنین در بررسی مجاز القرآن اثر ابوعبیده که بازتابی مهم از فضای قرآنپژوهی قرن دوم است، مشاهده کردیم که اگرچه او در برخی نمونهها به وجود دو یا سه قرائت در یک حرف اشاره میکند؛ اما در برخی نمونههای دیگر تنها یک قرائت را نقل میکند که این تکخوانش ارائهشده گاه منطبق بر قرائت حفص نیست.