چکیده:
مفهوم حق«Right» از برجسته ترین مفاهیم حقوقی به شمار می رود به شکلی که امروزه بسیاری از مسائل برای پیشبرد با گفتمان حق مطرح می شوند. زمانی فقط تکلیف یک طرفه افراد برای رابطه میان فرد و حکومت تعریف می شد اما با بروز اندیشه های مدرن حقوق عمومی در غرب، مفهوم حق متولد شد. این مفهوم در طول تکامل دچار تطوری در مبنا و مفهوم گردید به صورتی که از مفهومی بر خواسته از شریعت به مفهومی عقلی بدل گردید و به تبع آن رابطه خود را با الهیات از دست داد. برای فهم ورود مفاهیم مدرن حقوق عمومی در ایران قطعا نگاه تطبیقی به غرب می تواند کمک شایانی نماید بنابراین بابیان تاریخچه ای مختصر از مفهوم حق در غرب، تحقیق حاضر به دنبال پاسخ به این سوال است که مفهوم حق با آثار کدام اندیشمندان و به چه علت پا به اندیشه ایرانیان گذاشت؟ اگرچه اندیشه حق با آثار روشنفکرانی همچون طالبوف و مستشارالدوله و به واسطه آشنایی با مفاهیم غربی وارد اندیشه ایرانیان شد اما بیشترین اثر را از شریعت پذیرفت و به عبارتی اگرچه این مفهوم در غرب از الهیات خالی شده بود اما در ایران مبتنی بر آن تعریف شد. در این پژوهش از روش تاریخی تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای بهره برده شده است.
Right during its development in the West changed the right concept
and the concept of evolution became original principle. In this way
the concept of the demands of the law became an intellectual concept
and consequently lost its relationship with theology. To understand the
arrival of modern concepts of comparative public law in Iran we will
certainly look to the West that can show us brief history of the concept
of the right and its expression in the West. In this study researcher
wants to answer this question, we the concept of rights with which
works of thinkers came into Iranian legal entity? Reflecting on the history
of ideas, although we know right thinking through the works of
intellectuals such as Talibov and Mostashar and familiarity with western
concepts into the Iranians ideas. But the greatest effect of the law
(based on the idea that era scholars) agreed. This study use historicalanalytical
method based on review of literature.
خلاصه ماشینی:
"(کاپلستون ، ١٣٨٨: ٤٧) حقوق طبیعی از منظر هابز یک معیار اخلاقی استعلایی نیست بلکه به واسطه پیش فرض انسان گرگ ، اصول احتیاطی هستند که به بهبود شرایط حیوانی انسان کمک می کند (کلی ، ١٣٨٨: ٣٣٦) هابز برای حاکمیت ، قدرت زیادی متصور می شود تا به حدی که وجود آن برای پایان وضع طبیعی جنگ یک نعمت فرض می شود، بنابراین مردم برای پایان به این وضع باید از بعضی آزادی های خود بگذرند؛ اما این مسأله در آرای سیاسی جان لاک ٤ (١٧٠٤- ١٦٣٢) که از بنیان گذاران لیبرالیسم غربی است (ملکیان ، بی تا: ٤٥) تغییر می کند وی بر حق های ویژه ای تأکید کرده است که افراد در برابر حکومت ها و قانون گذاران واجد آن هایند، حق هایی که قانون طبیعی تأییدشان کرده است .
» (احمدی ، ١٣٨٥: ٥٦) مسائل بیان شده اشعار دارند که اگرچه می توان بیان نمود اموری هم چون اصل آزادی مطبوعات کاملا با شرع مطابقت ندارد و قابل نقد است اما حق ها و آزادی های عمومی تا به حدی که در متمم قانون اساسی مشروطه مورد شناسایی قرارگرفته اند، کاملا تحت تأثیر اندیشمندان اسلام گرا بوده است و می توان ادعا نمود حق ها مبتنی بر منبع شریعت تنظیم شده اند و اگر مواردی نادر قابل نقد شرع بوده بعضا قیدهایی ذکر شده اند که بتواند نظر فقها را نیز تأمین کند اما از شفافیت کامل برخوردار نبوده است ."