خلاصه ماشینی:
"خلاصه آنکه میگویند رمان سرتاسر حاوی مطالبیست که هرگز وجود خارجی نداشتهاند و منبع دروغ است و خوانندگان را گمراه کرده و آنان را به زندگانی خارج از حقیقت معتاد مینماید و میفرمایند که اگر دعوی رماننویسی تهذیب اخلاق است این دعوی خود باطل است زیرا مبنای چنین کسروی:بار دیگر میگویم:زنان را باید جز درس خانهداری نیاموخت و آنان را از خواندن رمانها و افسانهها باز داشت.
میگوید: لیکن میپرسم:رازهای عشق را موبـ مو گفتن و سخن را تا آخرین نقطهی آمیزش زن و مردی رسانیدن و چندین بار کالبد سر تا پا لخت زنی را از پیش دیدهی خوانندگان گذرانیدن-آیا این بیشرمیها چه علت داشته است؟!20 هر کسی به آسانی میتواند چیزهایی به هم ببافد و داستانی پدیدآورد از سوی دیگر هم رمان بیش از هر کتابی خریدار دارد به ویژه اگر سخن از زنان و از عشقبازی باشد و پیاپی یاد بوس و کنار کرده شود که بیشک نسخههای بسیاری به فروش رسیده،در اندک زمانی نام مؤلف دانشمند به همهجا خواهد رسید از این جهت رماننویسی رواج بسیار یافته و کسان بسیاری به سوی آنگراییدهاند.
22 با مباحث مطرح شده،در نزدیکی آشکارای کسروی با بسیاری از صاحبنظران امروز که با حساسیت به رمان مینگرند و آن را موجد شیوع فساد و تباهی میپندارند،بحثی نیست اما نکتهی جالب این است که پیشگویی کسروی دربارهی آیندهی رمان،به کلی غلط از آب درآمد و رمان و داستان امروزه یکی از اصلیترین و جدیترین گونههای ادبیات جهان و نیز ایران است اما شگفت آنکه پیشنهاد خانم دکتر سیاح دربارهی رمان پس از نزدیک به پنجاه سال بهطوری جدی عملی شد!"