چکیده:
پدیده شهر، در بیان رنجهای جامعه و همچنین در نمود آرزوی آفرینش ناکجاآباد، نگاه شاعران زیادی را به یکدیگر پیوند داده است. نیشابور، شهری است که در آثار عبد الوهّاب البیاتی و محمّدرضا شفیعی کدکنی، جایگاه ویژهای دارد. بیاتی بهویژه در مجموعة شعری «الّذی یأتی ولا یأتی» و شفیعی در دفتر شعر «در کوچهباغهای نشابور» سیمایی متفاوت از نیشابور را ترسیم نمودهاند. این پژوهش، با رویکردی توصیفی - تحلیلی و با نظر به اصول مکتب ادبیّات تطبیقی فرانسه میکوشد تا چگونگی نمود سیمای نیشابور را در شعر البیاتی و شفیعی کدکنی بررسی نماید و همسانیها و ناهمخوانیهای تصویر نیشابور را در رویکرد دو شاعر، مورد بازخوانی و تحلیل قرار دهد. نگارندگان در این نوشتار، برآنند تا با بررسی شهرسرودههای بیاتی و شفیعی کدکنی، وجوه اشتراک و افتراقِ بازتابیافته در سرودههای آنان را در ترسیم شهر و بهویژه شهر نیشابور به بوتة بحث و بررسی بگذارند. برآیند پایانی این خوانش تطبیقی، از یکسو حکایت از ترسیم همانند جلوههایی مانند ترس، تاریکی، درّندهخویی، تسلیم، بیم و امید از شهر نزد دو شاعر دارد و از سوی دیگر، نشان از کاربست یک طیف واژگانی مشابه توسّط دو سراینده دارد که بهویژه در راستای ترسیم احساس حسرت، دریغ و اندوه آنان نسبت به شهر ستمدیده و به قهقرارفتة نیشابور نمود یافته است؛ هرچند گونهای امیدواری به رستاخیز نیشابور و ساخت ناکجاآباد نیز در اشعار دو شاعر، قابل ردیابی است.
خلاصه ماشینی:
واکاوی سیمای نیشابور در شعر عبد الوهاب البیاتی و محمدرضا شفیعی کدکنی 1 احمدرضا حیدریان شهری 2 دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی، دانشگاه فردوسی مشهد، ایران معصومه نصیری 3 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی، دانشگاه فردوسی مشهد، ایران چکیده پدیدة شهر، در بیان رنجهای جامعه و همچنین در نمود آرزوی آفرینش ناکجاآباد، نگاه شاعران زیادی را به یکدیگر پیوند داده است.
برآیند پایانی این خوانش تطبیقی، از یکسو حکایت از ترسیم همانند جلوههایی مانند ترس، تاریکی، درندهخویی، تسلیم، بیم و امید از شهر نزد دو شاعر دارد و از سوی دیگر، نشان از کاربست یک طیف واژگانی مشابه توسط دو سراینده دارد که بهویژه در راستای ترسیم احساس حسرت، دریغ و اندوه آنان نسبت به شهر ستمدیده و به قهقرارفتة نیشابور نمود یافته است؛ هرچند گونهای امیدواری به رستاخیز نیشابور و ساخت ناکجاآباد نیز در اشعار دو شاعر، قابل ردیابی است.
همچنین مقالة «بررسی شعر محمدرضا شفیعی کدکنی و عبد الوهاب البیاتی از منظر ادبیات تطبیقی» از ناهده فوزی و «التوظیف الرمزی والقناعی للحلاج فی شعر البیاتی وشفیعی کدکنی» اثر محمد رحیمی خویگانی نیز از پژوهشهای تطبیقی پیرامون این دو شاعر است.
روش پژوهش و چارچوب نظری این پژوهش، با بهکارگیری روش توصیفی - تحلیلی و بر بنیاد مکتب ادبیات تطبیقی فرانسه، تلاش دارد تا با واکاوی سیمای نیشابور در شعر بیاتی و شفیعی به بررسی نگاه این دو شاعر نسبت به نیشابور بپردازد و بر اساس اندیشه و محیط زندگی همسان آنان، بین دو نگاه پیوند برقرار نماید؛ از برجستهترین دیدگاههای بیاتی و شفیعی دربارة نیشابور، جلوة ستمدیدگی و ناکجاآباد شهر است.