چکیده:
یکی از مهم ترین دلایل بهائیان برای تجدید دین و بعث پیامبر جدید، لزوم هماهنگی تعالیم دینی با مقتضیات زمان است. مبلغان بهائی با اعلام پایان تاریخ تاریخ مصرف احکام اسلام، آن را برای دوران خود مفید و برای روزگار حاضر ناکار آمد می دانند. این درحالی است که علت تجدید رسالت، تحریف ادیان گذشته و ناکارامدی آنان در هدایت بشر و آمیخته شدن آنها با شرک، خرافات و پیرایه های مختلف است. به گونه ای که امکان هدایت انسان ها با تمسک به آن چه در قالب دین عرضه می شود، غیر ممکن می گردد. حتی اگر استدلال مبلغان بهائی در مورد مقتضیات زمان را بپذیریم، با توجه به تغییرات گسترده در طول بیش از یک و نیم قرن از زمان ظهور بهاء الله تاکنون در جوامع بشری، باید امروزه شاهد ظهور پیامبران جدیدی متناسب با نیازهای امروز باشیم. حال آنکه بهاء الله در برخی نوشته هایش، خود را آخرین پیامبر معرفی کرده است. همچنین اگر بحث مقتضیات زمان را بپذیریم، با هیچ توجیهی نمی توان ظهور دو پیامبر به فاصله کمتر از بیست سال در ایران، عصر قاجار را توجیه کرد. این ها همه در شرایطی است که قرآن، به خاتمیت پیامبر و جاودانگی اسلام تا پایان دنیا تاکید کرده است.
به عنوان یک نمونه در کتاب های تبلیغی بهائیان، بریدن دست دزد در احکام اسلامی غیرمتناسب با روزگار حاضر معرفی شده است، این درحالی که مجازات دزد بر پایه کتاب اقدس و تعالیم بهائی، به مراتب سنگین تر از مجازات آن در اسلام است و جزئیات آن نیز بعد از یکصد و پنجاه سال هنوز مشخص نشده است. در حالی که مجازات بریدن دست دزد در دیانت اسلام، در شرایطی استثنایی از حیث دزد، روش دزدی، مال مسروقه و ... است که در صورت وجود تمام شرایط، مجازات قطع دست اعمال می شود. مجازاتی که در طول تاریخ، بازدارندگی خود را به اثبات رسانده و قطعا از مجازات تعیین شده در بهائیت، مترقی تر است.
خلاصه ماشینی:
"با این وجود در پاسخ به استدلال لزوم تجدید نبوت به دلیل مقتضیات زمان، این موضوع را در سه محور بررسی خواهیم کرد: بهائیت و مقتضیات زمانه، خاتمیت در بهائیت و جاودانگی دین اسلام 3-1- بهائیت و مقتضای زمانه اگر اقتضائات اجتماعی و پیشرفتهای زندگی بشر را دلیلی بر لزوم تجدید نبوت بدانیم، بیگمان باید معتقد شویم که تاریخ مصرف این دیانت نیز به فرض الهی بودن، در روزگار حاضر به اتمام رسیده است و خداوند باید پیامبر جدیدی را برای هدایت بشر مبعوث کند؛ چرا که بهاءالله در عصر و زمانی زندگی کرده که مرکب مردم استر و الاغ بوده و یا خوراک و پوشاک مردم با شرایط زمان پیامبر اسلام بیشتر همخوانی داشته است.
5- بررسی موردی قطع دست دزد بهائیان به عنوان نمونه در تجدید احکام با گذشت زمان، به اجرای حدود در اسلام اشاره میکنند و از باب مثال، به مجازات قطع کردن دست دزد پس از دزدی میپردازند و آن را با مقتضای عصر جدید نا همخوان معرفی میکنند و سپس استدلال میکنند که احکامی از این دست، باید اصلاح شود و لذا نزول پیامبر جدید لازم است.
6-3- در صورت پذیرش استدلال مبلغان بهائی در مورد لزوم تجدید دین در هر دوران، دست کم با دو اشکال در خود بهائیت مواجه میشویم: اول اعتقاد به خاتمیت دیانت بهائی در تعالیم بهاءالله و دوم عدم تغییر محسوس در شرایط جهانی به فاصلهی بیست سال که فاصلهی زمانی ظهور باب و بهاءالله است."