چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی جامعه شناختی تأثیر ایدهآلطلبی مادران بر سلامت روانی و تعهد اجتماعی دختران مدارس تیزهوش مقطع دبیرستان شهر کرمان میباشد. روش تحقیق پیمایشی بوده و جهت گردآوری دادهها از پرسشنامهی کمالگرایی هیل و همکاران (2004)، پرسشنامهی SCL-25 برای سنجش سلامت روانی دختران و پرسشنامهی محقق ساخته تعهد اجتماعی استفاده گردید. نمونهی تحقیق 257 نفر از دانشآموزان به همراه مادرانشان در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که بین کمالگرایی مادران و سلامت روان و تعهد اجتماعی دختران رابطه ی معنیداری مشاهده میشود؛ بدین معنی که از طریق کمالگرایی مادران، تعهد اجتماعی و سلامت روان دختران قابل پیشبینی است. در حقیقت با افزایش نمرهی کمالگرایی مادران، سلامت روان دختران کاهش اما تعهد اجتماعیشان افزایش مییابد.
خلاصه ماشینی:
نظر به اینکه نقش مادران در خانواده و تکوین شخصیت فرزندان بالاخص دختران را نمیتوان نادیده گرفت و از آنجا که دختران تیزهوش که جامعه آنها را نخبههای آیندهساز میداند؛ لذا پژوهش حاضر سعی نموده تأثیرات کمالگرایی مادران دختران تیزهوش بر سلامت روان آن دختران را مورد بررسی قرار دهد.
با توجه به اهمیت موضوعات و مفاهیم مهمی همچون کمالگرایی، سلامت روانی و تعهد اجتماعی پژوهش حاضر سعی نموده تأثیرات کمالگرایی مادران دختران تیزهوش بر سلامت روان و متعهد بودن آنها را در قبال جامعه، دوستان و خانوادههایشان را مورد سنجش قرار دهد.
از آنجا که مهم است بدانیم کمالگرایان چگونه تعهدی به جامعه دارند، پژوهش حاضر سعی میکند تعهد اجتماعی آنها را در قالب سه بعد تعهد به جامعه، دوستان و خانواده سنجش کند؛ همچنین جهت سنجش کمالگرایی از تئوری هیل و همکاران با شاخصهای این نوع شخصیت و برای بررسی سلامت روانی از پرسشنامهی استاندارد 25 سؤالی SCL-25 استفاده شده است.
یکی از این عوامل، ارتباط با اعضاء خانواده به خصوص مادران است که بیشترین تأثیر را روی فرزندان بویژه دختران خود میگذارند از ویژگیهایی که میتوان برای شخصیت این افراد قائل شد کمالگرایی است که خود میتواند دارای ابعاد مثبت یا منفی باشد؛ گر چه اکثر کارشناسان خانواده بر جنبهی منفی آنها بیش از مثبتش تأکید میکنند.
از سوی دیگر کمالگرایی منفی مادران باعث ایجاد کمالگرایی منفی در دختران شده و نیز بحرانهایی را در سلامت روانی ایجاد میکند؛ همچنین در میزان تعهد اجتماعی آنان تأثیرگذار است این نتیجه نیز با نتایج پژوهشگران دیگر مانند هاشمیان (1389)، کامادان (2010)، گال (2008) همخوانی دارد.