چکیده:
فروغی بسطامی شاعر دوره بازگشت ادبی است که بسیار استادانه، با پیروی از استادان سبک عراقی، برخی از مفاهیم عرفانی را در خدمت شعر خود گرفته است. فصاحت، روانی و شیوایی کلام از ویژگیهای اصلی غزل عارفانه فروغی است. در این پژوهش کوشش میشود جایگاه مفاهیم عرفانی در غزلیات فروغی بسطامی مشخص شود. یافتههای پژوهش نشان میدهد که «وحدت وجود» اساسیترین ویژگی فکری فروغی در غزل عارفانه اوست. فروغی در پرداختن به مفاهیمی چون عشق روحانی و بر شمردن ویژگیهای آن، رند و برخی از اصطلاحات عرفانی موّفق بوده است. مقاله حاضر با تکیه بر ذکر نمونهها و شواهد مستند و متناسب، به روش توصیفی – تحلیلی، تجلّی و نمود مفاهیم عرفانی را در غزل فروغی، بررسی میکند.
خلاصه ماشینی:
"نگارنده در این مقاله قصد دارد به شیوة توصیفی-تحلیلی، به پاسخ این پرسش برسد که ، فروغی بسطامی در غزلیات خود بیشتر از چه مفاهیم عرفـانی، بهـره گرفتـه اسـت ؟» منبـع تحقیق برای بررسی اشعار عارفانۀ شاعر«دیوان کامل فروغی بسطامی» است کـه بـا کوشـش حسین نخعی که در سال ١٣٨٨ توسط انتشارات پارس کتاب به چاپ رسیده است .
به قول خود شاعر: عالم بیخبری طرفه بهشتی بوده است حیف و صدحیف که ما دیر خبردار شدیم (فروغی، ١٢٢:١٣٨٨) رضا قلی خان هدایت در مجمع الفصحا مینویسد:« میرزا عباس فروغی بسطامی را حالـت درویشی و طلب ، غالب بود و اغلب اوقات با آن طایفه معاشرت خـوش داشـت و بـه خـدمت بسیار از مشایخ حال معاصرین رسید ولی ارادت واقعی به جناب «میرزا امین شیرازی» کـه از سلسلۀ «چشتیه » بود، حاصل کرد و سال ها با او به سـربرد».
او همواره در شعر خود «عاشق بودن » را تلقین نموده و عمری را که بدون عشق ورزی پیری شود، باطل و بیحاصل میشمارد: عمری که صرف عشق نگردد بطالت است راهی که رو به دوست ندارد ضلالت است (همان :٣١) عشق برای فروغی مهم ترین ابزار رسیدن به کمال است و به عقیـدة او کسـی بـه فـیض دوست میرسد که سبو بر دوش راهی کوی معشوق شود: وجـود آدمـی از عشـق مـیرسـد بـه کمال گـر ایـن کمال نیابی کمال نقصـان اسـت (همان :١٩) شـاهد به کام و شیشه به دست و سبو به دوش مستانه میرسـم ز در پیـر مــی فـروش (همان :٩٧) فروغی در غزل عرفانی دیگر، رهایی از چنگال خودبینی و ترک تعلق گفـتن را، فقـط در تمسک به دوست میپندارد و شرط این تمسک را در خطر کردن و گرفتار بلای عشق شدن میداند."