چکیده:
بحث پیرامون فرزند خواندگی سابقهای بس طولانی دارد، اما هدف از این نوشته بررسی فرزند خواندگی ورای یک دوره مشخص و خصوصیات مکانی و زمانی خاص است. مقاله حاضر درصدد مطالعه فرزند خواندگی از دیدگاه تعارض قوانین و مطالعه مقررات و قوانین بین المللی در رابطه با فرزند خواندگی است. موضوع مذکور از این لحاظ دارای اهمیت است که کشور ایران به دلیل نابسامانی وضع همسایگان خود سالانه پذیرای هزاران مهاجر به خصوص از عراق و افغانستان است. از جنبه تئوری نیز این سوال مطرح است که آیا دو مفهوم سرپرستی که مورد قبول کشورمان و فرزندخواندگی که مورد پذیرش اغلب کشورهای غربی است قابل جمعاند؟ مضاف بر این اهداف خیرخواهانه و کارکردهای اجتماعی مثبت فرزند خواندگی از حیث دستگیری از کودکان آسیبپذیر و محروم از حمایت خانوادگی، بر ضرورت بحث میافزاید. در اغلب کشورهای غربی فرزند خواندگی کامل مورد پذیرش واقع شده است به این معنا که فرزند خوانده به عنوان فرزند واقعی فرزند پذیران صاحب حق میگردد و این متفاوت با حقوق کشورهای اسلامیاست که نهاد فرزندخواندگی را نپذیرفتهاند. اتباع ایرانی صرفا میتوانند خود را مشمول قواعد سرپرستی قراردهند گرچه ایرانیان پیرو مذهبهای مسیحی، یهودی و زرتشتی از این حیث تابع مذهب خود هستند.
خلاصه ماشینی:
"اما چنان چه فرزندخوانده یا فرزند پذیران تبعه ایران و مقیم در خارج از ایران باشند براساس قانون مقر، توصیف تحقق مییابد بنابراین چنان چه مقردادگاه خـارج باشـد و در نهایت فرزندخواندگی جزء احوال شخصیه شناسایی شود – که معمـولا ایـن چنـین است - قاضی کشور خارجی در دعوای یاد شده قاعـده مـاهوی قـانون ایـران را اجـرا خواهد کرد؛ البته منوط به اینکه اعمال این قانون با نظم عمومی کشـور مقـر دادگـاه در تنافی نباشد.
ب) مرحله اثر گذاری حق آن چه بیان شد راجع به مرحله ایجاد حـق بـود و امـا در مرحلـه اثرگـذاری حـق تردیدها کمتر است ، اما آن چه باید در ابتدا مشخص گردد اینست که آیـا اجـرای آثـار فرزند خواندگیای که مطابق قانون خارجی ایجاد شده است در قلمرو ایـران، مخـالف نظم عمومی ایران است ؟ چنان چه پاسخ ما مثبت باشد در واقع حقوق فرزنـد خوانـده نادیده گرفته میشود یعنی این خود برخلاف حقوق مکتسبه و رعایت مصلحت و غبطه وی و مخالف با اعتبار و شناسایی بین المللی است کـه در کنوانسـیون حقـوق کـودک موجود است .
ابهام دیگری که وجود دارد این است که در صورت تفاوت تابعیت فرزندخوانده با زن و شوهر، قانون دولت متبوع کدامیک ملاک عمل خواهد بود؟ به نظر میرسد چـون منظور اصلی از این گونه مقررات رعایت غبطه و مصلحت مولی علیه و فرزند خوانـده میباشد و بـا توجـه بـه مـاده٢ قـانون حمایـت از کودکـان بـدون سرپرسـت و مـاده ٢٠کنوانسیون حقوق کودک که به موضوع تأمین منافع مـادی و معنـوی طفـل و منـافع عالیه کودک اشاره کرده است باید قانون دولت متبوع فرزند خوانده را ملاک عمل قرار 2 داد ."