چکیده:
از مهمترین مبانی اخلاق اسلامی و عرفان عملی، انسانشناسی است. درسنت دینی و از حیث سلوکی میتوان برای انسانشناسی ساختار خاصی ترسیم نمود. حقیقت قلبی که هویت ملکوتی انسان است، از وجه الهی تا وجه جسمانی امتداد یافته و دو منطقۀ نفسانی و روحانی دارد. هریک از ایندو منطقه نیز دو صنف جنود بهمعنای جنود خصالی و دو گونه اطوار بهمعنای مراتب نفس دارند. منطقۀ نفسانی، منطقۀ سفلای حقیقت قلبی است که امیال حسی و نفسی بر آن حاکماند، در آن جنود جهلی قرار دارد و دو طور طبعی و نفسی، یعنی نفس نباتی و حیوانی استقرار یافتهاند. منطقۀ روحانی که منطقۀ علیای حقیقت قلبی است و با خدای صمد ارتباط مستقیم دارد، در آن جنود عقلی قرار داشته و دو طور روح و سرّ، یعنی نفس قدسی و نفس الهی، نیز در آن استقرار یافتهاند. البته مرکز این حقیقت و مرز ایندو منطقه، طور عقل و قلباند که دو حیث یک طورند.
خلاصه ماشینی:
مقدمه از مهم ترين مباني اخلاق اسلامي و عرفان عملي، انسان شناسي است که هريک از اربـاب اخلاق و سلوک ساختاري منتظم از آن براساس اصول اخلاقي و عرفاني با موضوع حقيقـت قلبي و مسائل شئون ، اطوار، وجوه و مقامات آن حقيقت نشان دادنـد کـه در جـاي خـودش به تفصيل به آن پرداختم (فضـلي، ۱۳۹۴: ۱۱۷)؛ اما بايد ديد انسان شناسي در سـنت دينـي ازحيـث سلوک چه ساختاري دارد تا چه بسا معماري اصلاح گرايانه و سنجش گرايانه نشان داده شود؛ ساختار منتظمي از انسان شناسي با موضوع حقيقت قلبي ارائه کرد که مسائل آن عبارت اند از: منطقۀ نفساني و منطقۀ روحاني، ماهيت جنود قلبي در اين دو منطقـه و تقسـيم آن جنـود بـه جنود عقلي، جهلي و اطوار حقيقت قلبي.
ابتدا بايد اين موضوع را بررسي کرد که حقيقت قلبي در فرهنگ ديني، هـويتي ملکـوتي است که در مملکت انساني از وجه الهي تا وجه جسماني امتـداد يافتـه ، دچـار تقلـب شـده است ، دو منطقۀ نفساني و روحاني دارد و جامع همۀ خصـايص اخلاقـي و مراتـب و اطـوار باطني است ؛ درواقع حقيقت قلبي در مملکت انسـاني همچـون ملـک و سـلطان اسـت کـه هويت ملکوتي ـ تجردي دارد؛ زيرا به فرمودٔە حضرت ختمـي: «القلـب ملـک و لـه جنـود» (پاينده ، بيتا: ۶۰۲) اين هويت ملکوتي ازآن روست که جنود فرامادي هستند.