چکیده:
این مقاله میخواهد با پژوهشی بنیادی ـ تاریخی و روش توصیفی ـ تحلیلی، شماری از اصول تربیت اخلاقی را از منظر اسلام بررسی کند؛ ازاینرو، نخست هر اصل را از زبان شماری از مربیان بیان میکند تا زمینۀ فهم روشنتر اصل فراهم شود. آنگاه نظر اسلام را دربارۀ آن اصل میآورد. یکی از مهمترین نتایج مقاله این است که گوهر اخلاقی اسلام اقتضا میکند که به اصول تربیت اخلاقی هم پرداخته باشد. همچنین این مقاله بیآنکه درپِی حصر اصول تربیت اخلاقی از نگاه اسلام در چند اصل خاص باشد، اثبات میکند که اسلام به چهار اصل توجه میکند: سازگاری وسایل با هدفها؛ پایبندی کامل به رفتار اخلاقی؛ رعایت تفاوتهای فردی؛ بازتاب عینی و ذهنی اخلاق. نتیجۀ دیگر تحقیق آن است که این اصول جهانیاند و با فطرت بشر سازگار.
خلاصه ماشینی:
همچنين اين مقاله بي آنکه درپي حصر اصول تربيت اخلاقي از نگاه اسلام در چنـد اصل خاص باشد، اثبات مي کند که اسلام به چهار اصل توجه مي کند: سازگاري وسايل با هـدف هـا؛ پايبندي کامل به رفتار اخلاقي ؛ رعايت تفاوت هاي فردي ؛ بازتاب عيني و ذهني اخلاق .
ديگران نيز اين اصول را کمابيش ميپذيرند و همۀ مربيان آن ها را در رفتـار تربيتـي خـود به کار ميبرند، گرچه ناخودآگاه و نه با اين عناوين ؛ ازاين رو گفته انـد ديـدگاه هاي هفت گانـۀ يادشده جزء آراي کهن تربيت اخلاقي است (همان : ۲۶۶).
ضرورت بررسي اين اصول هنگامي آشکارتر ميشود که بدانيم لزومي ندارد که هر وسيله اي که براي تحقق تربيت اخلاقـي برگزيـده ميشـود، در نفس الامـر هـم وسيله اي تربيتي و درخور باشد؛ زيرا کم نيستند وسايلي کـه بـه نظر ميرسـد تربيتيانـد؛ امـا درواقع چنين نيستند و بهره گيري از آن ها در فرآيند تعليم وتربيت ، نتايجي خلاف خواست و انتظار پديد ميآورد و کار تعليم وتربيت را مختل ميکند؛ بنابراين بـراي سـنجش شايسـتگي فعاليت هاي تربيتي، ناگزير بايد چند اصل را معلوم کرد؛ براي مثال ، اصـلي کـه ميـزان تحقـق هدف هاي تربيت اخلاقي را در متربيان مشخص کند؛ اصلي که ميزان سازگاري وسايل را بـا هدف (تربيت اخلاقي) روشن کند؛ اصلي که ميزان اخلاقي بودن رفتار متربيان را بسنجد.
ارادٔە خير جان مايۀ رفتار اخلاقي است ؛ يعني ارادٔە خير اسـت کـه بـه رفتـار رنـگ اخلاقـي ميدهد؛ زيرا کار دل و ارادٔە خير هرگز به شر و بدي آلوده نميشود.