چکیده:
الرسالة ابوالقاسم قشیری یکی از متون مهم نثر عرفانی، بهویژه در زمینة آداب و تعالیم تصوف است. قشیری این کتاب را در فاصلة 437 تا 438 هجری قمری به زبان عربی نوشت. این اثر از همان روزگار تألیف، توجه بسیاری را برانگیخت. الرساله دو بار به فارسی ترجمه شد. سید محمد گیسودراز، یکی از عارفان طریقة چشتیه در سدة نهم، برای نخستین بار الرساله را شرح و تفسیر کرد. اهمیت شرح گیسودراز در آن است که نویسنده افزون بر شرح، سخنان قشیری و عارفان دیگر را نیز نقد میکند؛ به عبارت دیگر، او نه همانند یک مرید یا شارح صرف، بلکه با دیدی انتقادی و منتقدگونه به الرساله مینگرد. این پژوهش بر آن است تا با بررسی شرح رسالة قشیریه، جنبههای انتقادی این شرح را تبیین و ویژگیهای برجستة زبان گیسودراز را آشکار کند. این ویژگیها میتواند نمایانگر نثر سدة هشتم و نهم هجری باشد.
خلاصه ماشینی:
تتبعی در شرح گیسودراز بر الرساله القشیریه نویسندگان محسن محمدی فشارکی / 1؛ مریم شیرانی2 1دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران 2دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران چکیده الرسالة ابوالقاسم قشیری یکی از متون مهم نثر عرفانی، بهویژه در زمینة آداب و تعالیم تصوف است.
اهمیت شرح گیسودراز در آن است که نویسنده افزون بر شرح، سخنان قشیری و عارفان دیگر را نیز نقد میکند؛ به عبارت دیگر، او نه همانند یک مرید یا شارح صرف، بلکه با دیدی انتقادی و منتقدگونه به الرساله مینگرد.
بنابراین گیسودراز همة عبارات الرساله را تا پایان باب نوزدهم ترجمه، شرح و گاه نقد کرده است؛ البته گاهی بهسبب تکراریبودن مفهوم سخن قشیری، ترجمه و شرحی بیان نمیکند و این موضوع را برای خواننده، با عباراتی مثل «این همه ترجمه بالا گفتهام؛ باز چه مکرر کنم؟» آشکار کرده است.
به گفتة تذکرهنویسان، سید محمد بعد از درگذشت نصیرالدین محمود، دهلی را به قصد دکن ترک کرد اما بعضی دیگر نوشتهاند: «ظاهرا تاختوتازهای تیمور گورکانی به قصد تصرف دهلی در 800 قمری بود که گیسودراز را واداشت تا برای یافتن جایی امنتر، دهلی را ترک گوید» (همان)؛ (معصومی، 1384: 173).
گیسودراز در بین سطرهای متون و نیز در رسالههای کوتاه خود برای محو نفوذ ابنعربی بسیار کوشید؛ اما تاریخ تصوف هند گویای آن است که آثار او در نقد تعالیم ابنعربی، بر صوفیان آن سرزمین تأثیر اندکی گذاشت (نک: رضوی، 1380: 307).
گیسودراز همراه با شرح و ترجمه، با نگاهی دقیق، منطقی و عقلگرایانه، سخنان قشیری و دیگر مشایخ را نقد کرده است؛ البته در شماری از این انتقادها و باریکبینیها، خود او نیز به خطا رفته است.