چکیده:
در این پژوهش پس از تبیین معنای فلسفه در تربیت به تعیین نسبت حقیقت با ساخت معنا و ارتباط آنها با نسبی¬گرایی پرداخته، و میزان سازگاری و ناسازگاری این برنامه با تعلیم و تربیت اسلامی در بستر فلسفه صدرایی واکاوی می¬شود. طبق نظریه حرکت جوهری ملاصدرا، سیالیت هویت انسان برخلاف نگرش پستمدرنی که بستر ظهور برنامه فلسفه برای کودکان است، تغییرات متزلزل معقولیت و تنوع معرفت در حیطه امور قراردادی، بدون التزام به حقیقت قلمداد نمی¬شود، بلکه آن جوشش و کششی ذاتی، برخاسته از معیار وزین عقل و باور ایمانی در راستای کشف و درک حقیقت است و در مسیر استکمال نفس انسان قرار دارد. هدف این مقاله تبیین، تحلیل و تصحیح برنامه فلسفه برای کودکان متناسب با بسترهای فرهنگی جامعه ایرانی با روش توصیفی ـ تحلیلی است. به نظر می¬رسد بهره¬گیری از نظام فلسفه صدرایی در تبیین چگونگی تکوین و به-کارگیری باورهای عقلی و ایمانی در زمینه تربیت بدرستی می¬تواند توان دیدگاه اسلام را در زمینه ایجاد و تقویت نظام آموزشی رسمی و غیر رسمی نشان دهد.
خلاصه ماشینی:
"بهترین راه این است که ببینیم چیزهایی که کودکان میگویند یا میپرسند با مطالبی که برخی از فلاسفه زمانی مطرح کرده اند شباهتی دارد یا نه ؛ به عنوان مثال اگر کودکی خردسال بپرسد: «چگونه متوجه میشویم که در خواب نیستیم ؟»، غیر عادی و نامتعارف نیست ، بلکه مشهور است که این همان پرسش فلسفی مهم دکارت است » (متیوز، ١٣٩٠: ١٥) در حالی که لیپمن کاربرد فلسفه را برای کودک به گونه ای توصیف میکند که از آن ضرورت تعریف فلسفه استنباط میشود؛ هر چند لازم است که مقصود از عرف فلسفی رایج ، که مد نظر اوست بدقت تبیین گردد.
تأکید ویگوتسکی بر مدیریت تفکر توسط کودک با حمایت معلم ، نگاه به فرایند آموزش به عنوان امری فراتر از ارائه دانش و اینکه آموزش به مرحله ای فراتر از مرحله کنونی رشد کودک ناظر است ، نقاط قوت نظریه اوست ؛ اما وجود و ماهیت چند بعدی انسان ، مطالبه ای بیشتر و دقیقتر از نگاه طبیعت شناسانه به حیات معقول بشر دارد؛ لذا این تلقی روانشناسانه از دو دیدگاه به دقت در تبیین نیاز دارد: نخست اینکه نباید معیار پذیرش نظریه ای درست درباره رشد را نظریات جدید روانشناسی قرار داد؛ زیرا همان طور که نظریات قبلی قابل نقض بود، نظریات جدید هم میتواند نقض شود؛ بلکه باید با استفاده از تمامی نظریات ، عناصر سازگار با تربیت اصیل اسلامی را بیرون کشید و به کار برد و در عین حال رشد کودک را چون جدولی در حال تکمیل و گسترده تر شدن در نظر گرفت به گونه ای که این گستردگی هرگز آنها را وارد دنیای بزرگسالان نکند؛ بلکه به دنیای کودکی آنها عمق و وسعت بخشد."