چکیده:
بسیاری از علما و محققان، در گذشته و حال تلاش کردهاند تا ابوالفدا اسماعیل بنعمربن کثیر دمشقی را مورخی راستگو و عاری از تعصب معرفی کنند، اما محتوای کتاب البدایة والنهایة نشان دهنده تعصب شدید مذهبی اوست که وی را به سوی کتمان و تحریف حقایق و نیز دوری از ادب نویسندگی و اخلاق اسلامی و حتی تناقض گویی سوق داده است. احتمال آن میرود پیروی او از ابن تیمیه و علاقه زاید الوصف به اندیشههایش موجب شد تا چون ابن تیمیه در مخالفت با تشیع به ویژه امامیه منصفانه برخورد نکند و راه تحکم و استبداد رأی را در آثار خویش بپیماید. وحدت امت اسلامی در برابر چنین تندرویها بسیار آسیبپذیر بوده و هست، از این رو شناخت قضاوتهای غیر منصفانه تاریخی میتواند به پرهیز از موارد مشابه در آینده کمک کند.
خلاصه ماشینی:
ابن کثیر دمشقی و تعصب مذهبی درکتاب البدایة و النهایة مصطفی معلمی 1 بسیاری از علما و محققان، در گذشته و حال تلاش کردهاند تا ابوالفدا اسماعیل بنعمربن کثیر دمشقی را مورخی راستگو و عاری از تعصب معرفی کنند، اما محتوای کتاب البدایة والنهایة نشان دهنده تعصب شدید مذهبی اوست که وی را به سوی کتمان و تحریف حقایق و نیز دوری از ادب نویسندگی و اخلاق اسلامی و حتی تناقض گویی سوق داده است.
220 عبارت «کذا و کذا» نشان دهنده مطلبی محذوف است، اما آیا پیامبر2عبارت «کذا و کذا» در کلام خویش به کار بردند؟ یا روات حدیث دست به چنین کاری زدند؟ از آن جا که ابن کثیر به محمد بن جریر طبری بسیار تأسی و بدان نیز تصریح کرده است این بخش از سیره پیامبر2 در تاریخ طبری مورد بررسی قرار گرفت.
ابن کثیر بعضی از علمای اهل سنت را که سنی بودن آنان معروف و نیازی به اثبات ندارد رافضی یا شیعه غالی معرفی کرده است؛برای مثال ابو عبدالله محمد بن یوسفکنجی (مقت: 658 ق) را به جرم بیان فضایل امام علی شیخ رافضی خوانده، 268 در حالی که او از علمای شافعی مذهب ساکن دمشق بود که کتاب کفایة الطالب فی مناقب علی بن أبیطالب را نوشته است.
استلحاق زیاد به ابوسفیان به وسیله معاویه از اخبار مسلم تاریخی است که منابع بسیاری به آن اشاره کردهاند ابن سعد، طبقات الکبری (بیروت، دار صادر، بیتا) ج 7، ص 99، طبری، پیشین، ج 4، ص 556؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، تحقیق علی محمد البجاوی (بیروت، دارالجیل، 1412 ق)؛ ج2، ص526، ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج 8، ص 28.