چکیده:
پژوهش حاضر، با هدف مطالعه میزان دینداری و ارتباط آن با میزان و نوع استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی بر اساس نظریه گلوله جادوئی و مدل دینداری گلاک و استارک انجام شده است. روش پژوهش، روش پیمایشی است. بر اساس فرمول لین، حجم نمونه 400 نفر محاسبه شد که با روش نمونهگیری تصادفی از نوع طبقهای چندمرحلهای انتخاب شد. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهای با 32 پرسش، ترکیبی محقّقساخته و دیگرانساخته است که اعتبار آنها را صاحبنظران تایید کردند. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (939/ 0) محاسبه شد. نتایج نشان داد بین میزان دینداری دانشجویان با توجه به وضعیّت عضویت و نوع فعالیت آنها در شبکهها تفاوتی معنادار وجود داشته است و بین سابقه عضویت در شبکهها و میزان دینداری آنان نیز رابطهای معنادار وجود داشته است؛ ولی بین میزان استفاده (فعالیت) از شبکههای اجتماعی و میزان دینداری، رابطه معناداری دیده نشد. نتایج، همچنین گویای تفاوتی معنادار بین میزان دینداری دانشجویان با توجه به جنسیت و گروه تحصیلی آنها بود.
This paper aimed to evaluate the religious identity of students and its relationship to degree and kind of web-based social networks usage baced on "Uses and gratification" theory and Giddens' "Structuration" theory. Using survey method، Statistics society had been Yasouj university students from which 400 persons were determined based on Lin Sampling Table (1976) as sample size and were selected by classified-multi stage random sampling method. Researcher-made questionnaire was used as research tool for data collection، which face validity and Cronbach's alpha (0.93) were used for its validity and reliability، respectively. The findings showed that there is significant diference in religious identity according to membership situation، use kind of social netwoks، gender and studying majority and there is significant direct relationship between membership history and religious identity. There is not significant relationship between the degree of social networks use and religious identity. Independent variables، can explained 15.5 percents of dependent variable’s variance.
خلاصه ماشینی:
"مذهب بهعنوان عامل بهوجودآورندۀ هویت مشخص برای معتقدانش (اشرفی، 1377) و میزان دینداری نیز بهعنوان احساس تعلق و تعهد به دین و جامعۀ دینی (چیتساز قمی، 1383: 196) از گذشته تاکنون وجود داشته است (حاجیانی، 1388) و همواره راهنمای مسیر زندگی افراد دیندار بوده است، مسیری که به نظر میرسد در عصر جهانیشدن، تحت تأثیر شبکههای اجتماعی درحال گسترش بین افراد مختلف جامعه و بهخصوص جوانان قرار گرفته است.
(رجوع شود به تصویر صفحه) بر اساس نتایج بهدستآمده در جدول 5 با توجه به مقدار ضریب همبستگی پیرسون (307/0-) و سطح معناداری (000/0)، بین مدتزمان استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی و میزان دینداری دانشجویان دانشگاه یاسوج، تفاوت معناداری وجود داشته است؛ به عبارت بهتر هرچه سابقۀ عضویت در این شبکهها، بیشتر باشد، نمرۀ دینداری کاهش خواهد یافت.
بر اساس نتایج میتوان گفت اینترنت و شبکههای اجتماعی، فینفسه دینداری را کاهش نمیدهند، بلکه ابزاری ارتباطی هستند که نوع محتوای آنها و نوع کاربرد و استفاده از آنها، پیامدهایی را برای دینداری کاربران دارد، بهگونهای که برخی از محتواها و نوع کاربریها- که در دوران کنونی بخش در خور توجهی از محتواها را به خود اختصاص داده است- باعث کاهش تقویت دینداری آنها میشود؛ بنابراین با استناد به پژوهش حاضر و همچنین پژوهشهای انجامشده در این زمینه، میتوان به این نتیجه رسید که ممکن است شبکههای اجتماعی اینترنتی فوایدی در بر داشته باشند؛ ولی با توجه به محتوای مطالب مورد استفاده و نوع استفاده از شبکههای اجتماعی، بر کاهش دینداری جوانان تأثیر بسزایی دارند و این واقعیت میتواند برای وضعیت عقیدتی و معنوی جامعه، آسیبزا باشد؛ زیرا جوانان (بهعنوان آیندهسازان جامعه)، بیشتر در معرض این شبکههای اجتماعی اینترنتی قرار دارند و به همین دلیل ضرورت دارد کاربران و متولیان امور فرهنگی و اجتماعی نسبت به محتوای شبکهها و پیامدهای فردی و اجتماعی آنها آگاهی و نظارت لازم داشته باشند و با تهیۀ محتواهای سودمند، کارشناسانه و متناسب با نیاز روز جوانان، این ابزار ارتباطی را برای تقویت باورهای دینی و سالمسازی نسل جوان به کار بگیرند."