خلاصه ماشینی:
"اجازه میخواهم که به برکت مناسبتهای این ایام عرایض خود را حول محور کار و کارگر و علم معلم تقدیر کنم: حسن استفاده از مناسبتها بمنظور خودسازی و ساختن جامعه: همانطور که میدانید در اول ماه می 11 اردیبهشت یکی از سالهای نیمه دوم قرن نوزدهم در شیکاگو بین کارگران و صاحبان کارخانجات برخورداری بوقوع پیوست که پلیس به حمایت از کارفرمایان وارد عمل شد و در زد و خورد بین طرفین تعدادی کارگر که خواهان سهمی عادلانه از درآمد ناشی از تولید بودند، کشته شدند و از آن تاریخ ته تدریج روز (به تصویر صفحه مراجعه شود) کارگر در بعضی کشورها گرامی داشته میشود.
بخاطر دارم دانشآموزی روی«سیله بارفیکس»بسیار خوب تاب میخورد و صدها بار!میچرخید، یک روز صبح وقتی دانشآموز روی میله میچرخید و دانشآموزان به گرد او حلقه زده بودند ناظم وارد مدرسه شد و او نیز دقایق زیادی پای میله ایستاد و تماشا کرد و وقتی آن دانشآموز از میله پائین آمد،بجای تشویق و تمجید او که قطعا میتوانست در آینده بچه موثر افتد،او را به باد کتک گرفت و به دستهای نازنین این بچه هنرمند و مستعد با چوبهای تر آلبالو به دفعات نواخت!!و نیز بخاطر دارم که معلمی در کلاس اول ابتدائی و اولین روزهای مهر ماه سال 7331 از دانشآموزی درسی را که هنوز به او تعلیم نداده بود پرسید و او که آذری زبان بوده و جملات نو کلماتی مثل«بازی میکند،و-دارد» هنوز برای او جدید بودند و خوب نتوانست بخواند،آقای معلم بیانصاف،چندین سیلی آبدار بر گونههای این طفل هفت ساله نواخت!!مناسفانه نمونههای این برخوردها کم نبود!اینست که اصرار دارم معلم ابتداء خود باید ساخته شود،تربیت شود و بواقع،معلم شود و نحوه تدریس را یاد بگیرد و سپس آموزش دهد."