خلاصه ماشینی:
"بعنوان مثال شرکت یوگوگاوا الکتریک یک سیستم کلی پیچیده را به خدمت گرفته است که در خود اطلاعات کنترل را در برداشته و آن را با اهداف سازمانی مرتبط میسازد،اهدافی مانند: -تصمیمگیری سریع و صحیح -تدارکات بهبودیافته -رهبری جهانی در کیفیت،زمان سبقت و هزینه بهرهوری و استراتژیهای عملیاتی صنایع ژاپن به استراتژی،تنها در سطح مدیریت عالی تمایل پیدا کردهاند چنین بنظر میرسد که عرضه بیش از اندازهء استراتژی سازمانی ممکن است منجر به آسیبپذیری سازمان در برابر حمله رقیبان شود.
یک رهیافت "کششی"ارائه شده است و بر اساس آن تلاش سازمانی بیشتر با احتیاجات مصرفکننده در ارتباط است تا"فشار" توسط مدیریت تفکر بلندمدت بهرهوری بر رابطه ساده ستاده/داده متمرکز است موفقیت ژاپنیها به عوامل زیر نسبت داده میشود: 1)عوامل ستاده(تولید -سرمایهگذاری بر روی تکنولوژی پیشرفته کارخانه و تسهیلات مدرن -سرمایهگذاری برای توسعه محصولات جدید 2)عوامل داده: -نیروی کار ماهر -منابع مادی فلسفه ادغام مدیریت:نیروی کار و مصرفکنندگان در طرز تفکر ژاپنیها درباره رابطه بین بهرهوری و کیفیت نیز نمایان است.
هر سازمانی این عناصر را به یک برنامه اجرائی برمیگرداند که مرتبط با فرهنگ سازمان خود میباشد چنین برمیآید که در برنامهریزی درازمدت بهرهوری هشت عنصر موفقیت وجود دارد: 1-تعهد مدیریت عالی و اتحادیههای صنفی 2-درک ملزومات بهرهوری سازمان 3-ایجاد فرهنگ بهرهوری در جهت بهبود مستمر(کایزن) 4-ایجاد یک مکانیسم ارتباطات 5-تکنولوژی و مدرنیزهکننده 6-مشاوره و توسعه منابع انسانی 7-تسهیم سود بین کارگران و کارفرما 8-بهرهوری ادغام شده در برنامهریزی سازمانی اهداف بلندمدت موسسات بزرگ و بسیاری از موسسات کوچکتر عبارتند از: در نظر گرفتن رفاه کارکنان در بخش مدیریت و به حداکثر رساندن رضایت مصرفکنندگان با توجه به مورد آخر بعضی از ششرکتها که تشویق کارکنان خود به برخود با دیگر همکارانشان به مثابه مشتریان،به توسعه فرهنگ مصرفکننده در درون سازمان پرداختهاند."