خلاصه ماشینی:
در مطالعات دینی چون منبع شناخت متونی است که از سوی خداوند آمده است (وحی)و یا اگر از سوی خداوند صادر نشده از سوی کسانی بیان شده است که اشتباه و خطا در آنها راه ندارد و منبع شناخت آنها مستقیما برگرفته از شناخت شهودی و حیانی است (سنت صحیح)،روش درک آنها منحصر به یکی از الگوهای شناخته شده روش تحقیق نیست و باید حسب مورد و متناسب با مفاد متن از یک یا تلفیقی از چهار روش متعارف زیر بهره گرفت: الگوی اثباتپذیری عام عقلی(روش فیلسوفان سنتی) الگوی اثباتپذیری عام تجربی(روش پوزیتیویستها) الگوی ابطالپذیری عقلی(پوپریستها) الگوی ابطالپذیری تجربی(پوپریستها)1 در علم منطق،علوم قرآنی و به ویژه علم اصول فقه،مباحث دقیقی دربارهی روش فهم متون دینی آمده است که این مختصر مجال پرداختن به آنها نیست،در عین حال این یادآوری لازم است که وقتی میخواهیم موضوعی را به اسلام نسبت دهیم مراد از اسلام میتواند یکی از منابع زیر باشد: 1-قرآن-قرآن به عنوان آخرین کتاب آسمانی،دربردارندهی خطوط اصلی هدایت بشر برای همیشه است و اصلیترین،مهمترین و معتبرترین منبع شناخت دین به شمار میآید.
2-2-وضعیت گذشته اگر مسئلهی توجه به دین(اسلام)و بهرهگیری از آن برای بهبود وضعیت جامعه را-صرفنظر از نوع نگاه که سبلی باشد یا ایجابی-در پهنهی تاریخ مورد توجه قرار دهیم،باید آن را در چهار مقطع مختلف بررسی کنیم:نخست مقطع شکلگیری و پدید آمدن تمدن اسلامی؛ دوم مقطع رنسانس و آغاز تمدن جدید در اروپا و پیامدهای آن برای شرق اسلامی،سوم مقطع احیای فکر دینی و بروز ناکار آمدی توسعه به روش غربی و چهارم مقطع پس از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون.