چکیده:
مطالعه شناخت انسان، انسان شناسی، به زمانی برمی گردد که آفریدگار، این موجود پیچیده را برای
تکمیل فرایند خلقت آفرید و از روح خویش نیز در او دمید. پس از آن انسان شناسی به عنوان یکی
از مهم ترین علوم و معارف بشری تبدیل شد تا جایی که در روان شناسی امروز، سرنوشت و شکل
زندگی افراد را انعکاسی از اندیشه ها و بازتابی از فعل و انفعالات روحی او قلمداد می کنند .
محوریت انسان، در عرفان نظری به دلیل ویژگی های منحصربه فرد خدایی اوست که او را از
سایرمخلوقات حتی فرشتگان متمایز می سازد. پس در انسان شناسی عرفانی، مراتب و مقامات بسیاری برای انسان در نظر گرفته شده است. در این مقاله تلاش گردیده براساس بیت «بوالبشر کو علّم الاسماء بگ است / صدهزاران علمش اندر هر رگ است» ویژگی های انسان کامل در عرفان و تصوف استخراخ شود و با واکاوی بیت مذکور در تفاسیر متعدد، مبانی انسان شناسی عرفانی اسلام تبیین گردد.
خلاصه ماشینی:
"» (لاهیجی، ١٣٨٣: ٨٢) شبستری دلیل دیگری برای برتری آدم بر فرشتگان نقل میکند: تو بودی عکس معبود ملائک از آن گشتی تو مسجود ملائک (شبستری، ١٣٦٩: ٣٦) لاهیجی در شرح این بیت میآورد: «چـون ذرات و صـفات الهـی در آینـه صـورت انسانی منعکس گشته است ، میفرماید که : «ان الله تعالی خلق آدم علی صـورته » عکـس معبود ملائک ، به حکم جامعیت تو بودی و چو صـورت معبـود خـود، در تـو مشـاهده نمودند، همه سجده تو کردند که «فسجد الملائکه کلهم اجمعون » و از آن سبب کـه تـو عکس مرتبه الوهیت بودی و همه اسماء و مسما در تو مـنعکس بـود، مسـجود ملائـک گشتی، و مراد از سجده ، اطلاعت و انقیاد است ، یعنی همه مطیع و منقاد انسان انـد، چـه اصل انسان و حقیقت وی، روح اعظم است و به حسب هیأت اجتماعی، انسـان شـامل جمیع مجردات و مادیات است و هر گاه که او مطیع امـر حـق باشـد، بـه حکـم مرتبـه خلافت که از حق دارد، همه اشیاء محکوم و فرمانبردار اویند و همـه نسـبت بـا انسـان کامل اجزایند، و جزو، البته تابع کل خواهد بود."