چکیده:
گذشت که تعلیم و تربیت دراصطلاح رایج خود، بر عقلانیت یعنی پرورش اندیشه دلالت دارد. انواع گوناگون تربیت که اصطلاحا، اخلاقی، سیاسی، زیبایی شناختی نام گرفته اند، اولین حامیان تربیت عقلانی، رویکردهای مختلف به تربیت عقلانی، دیدگاه سنتی تعلیم و تربیت، بررسی بحث های معاصر در زمینه تربیت عقلانی و پیشنهاد بازگشت به تعلیم و تربیت لیبرال و عقلانی از سوی عده ای از دانشمندان و مربیان و... از جمله موضوعات مورد بحث در این مقال است. قسمت آخر این مقاله را با هم پی می گیریم:
خلاصه ماشینی:
"قسمت آخر این مقاله را با هم پی می گیریم: بحث معاصر در زمینه تربیت عقلانی هرگز نباید تصور کرد که بحث بین دیویی و طرفداران شیوه سنتی تعلیم و تربیت طولانی است، بلکه لازم است فقط تربیت عقلانی را در برنامه درسی دهه گذشته مورد بررسی قرار دهیم.
(ص 60) بلوم به ویژه علاقه مند است که این کتاب های مقدس به عنوان ابزارهای عقلانی برای ترویج تعلیم و تربیت اخلاقی مورد تکریم قرار گیرند و به آن دسته از برنامه های ضعیف، که با ارزش تلقی می شوند، انتقاد می کند؛ زیرا ارزش اساسی ندارد.
وی ضمن رد این عقیده دیویی که تعلیم و تربیت اولیه به محتوای خاصی نیاز ندارد، اذعان می کند که دیویی برای دست یابی به هدف سواد آموزی فرهنگی شیوه های گوناگونی را بیان کرده است.
کسانی که از سوادآموزی فرهنگی به عنوان هدف کلی تعلیم و تربیت عقلانی پشتیبانی می کنند، معتقدند که تأکید زیاد بر رشد تفکر انتقادی، دانش آموزان را بدون دانش و اطلاعات اساسی، که بتوانند بر اساس آن انتقادی فکر کنند یا مهارت های بالای خود را پرورش دهند، به حال خود رها می کند.
وقتی کسی به قلمرو نظری بحث از مزایای یک رویکرد بر رویکرد دیگر وارد می شود، موضوع غالب می تواند درک جنبش کنونی در زمینه تاریخ تعلیم و تربیت باشد؛ چون هر دو نقطه نظر نمودهای گسترده ای دارند ـ فرایند به هر قیمت یا محصول به هر قیمت ـ آنچه حاصل می شود جنبش های برنامه درسی برای مخالفت یا تصحیح اصلاحات گذشته است."