چکیده:
بخشهای اول و دوم نوشتار حاضر با عنوان «فراز و نشیبهای نظریات اقتصادی پیرامون نقش دولت» و «اقتصاد ایران و دولت» در شمارههای پیشین تقدیم گردید و اینک بخش پایانی آن از نظر گرامی شما میگذرد.
خلاصه ماشینی:
"سؤال دیگری که پیش میآید این است که با توجه به مجموعه گرایشاتی که ذکر گردید محدودیتهای موجود بر سر راه کشورهای در حال توسعه برای ورود به بازارهای بین المللی صنعتی و بهبود جایگاه خود در تقیسم کار جهانی کداماند؟ اولین محدودیتی که این کشورها برای ورود به بازار جهانی با آن موجه هستند این است که بسیاری از صنایع،دارای شکلی از ساختار بازار هستند که در آنها زا طریق ایجاد موانع وورد و بهرهبرداری از صرفههای مقیاسی،رقابت ناکامل ایجاد و حفظ میشود(کروگمن،1991).
3-به راستی هیچگاه به پاسخ این سوالات فکر کردهایم که: -دلیل اصلی ورود به تعداد زیادی از رشتههای صنعتی و به وجود آمدن بنگاههای متعدد که اکثرا دارای تولید زیر 05 درصد از ظرفیت تولیدشان میباشد،در خلال دهههای گذشته چه بوده است؟آیا عملکرد این چنینی با تعریف اصلی علم اقتصاد یعنی پاسخگویی به نیازهای نامحدود بر اساس منابع محدود در تعارض نیست؟و آیا کشور ما آن قدر منابع دارد که بتواند شرایط رشد و شکوفایی را برای تمام رشتهها ایجاد کند و یا ناگزیر هستیم تا به انتخاب برخی از رشتهها بپردازیم؟ -آیا علت به وجود آمدن رقابت شکننده و مخرب بین بنگاهها ناشی از تخصیص غیر بهینه منابع و فقدان نظام همکاریهای بین بنگاهی نیست؟ -تا چه زمانی باید به واسطهء ناتوانی در تأمین هزینههای R D ،بهبود کیفیت و غیره به عنوان یک مونتاژ کننده صرف که فاقد هرگونه قدرت طراحی و نوآوری است عمل کنیم؟ -آیا اتخاذ سیاست تمرکز سرمایهگذاریهای صنعتی در صنایع«سرمایهبر»با توجه به شرایط کشور که دارای نیروی کار جوان فراوان و بیکاری گسترده است را میتوان سیاستی صحیح خواند؟ -در شرایط دنیای معاصر و مطرح شدن مسائلی همچون جهانی شدن و..."