چکیده:
در زمینه آسیبشناسی روانی کودکان، مولفان غربی اغلب بروز اختلالهای
رفتاری-عاطفی کودکان عقب مانده ذهنی و کودکان عادی(عقب نمانده)را از دید تفاوتهای
کمی-کیفی نظام شناختی و کمی-کیفی نظام انگیزشی بین آنها عنوان میکنند.در مقاله
حاضر، کوشش شده است با توجه به مبانی هر دو دید زمینههای زمینهشناسی، علتشناسی،
پدیدایی مرضی، پیشگیری و درمان انواع اختلالهای رفتاری-عاطفی بازنگری میشود و
شباهتهای میان آنها با کودکان عقب نمانده(عادی)نیز آشکار گردد تا بدین طریق بتوان
اقدامات و خدمات متخصصین، مربیان و والدین کودکان عقب مانده ذهنی را سازمان داد و
بهبود بخشید.
خلاصه ماشینی:
"1)برای یافتن راهحلهای مناسب جهت کاهش پریشانیهای آنان و خانوادههایشان2)از لحاظ قرار دادن در مدارس و مراکز آموزشی و نگهداری و توانبخشی و نتیجتا برای مهار مشکلات مربوط به تحصیل و کسب مهارتهای اجتماعی، شغلی و بطور کلی زندگی3)از لحاظ اینکه برخی اختلالهای رفتار افراد عقب مانده ذهنی قابل درمان و اکثر آنها قابل پیشگیری هستند لازم است اختلالهای رفتاری کودکان عقب مانده ذهنی به خوبی شناخته شود(شریفی درآمدی 1377) برای ارزیابی و تشخیص اختلالهای روانی کودکان عقب مانده ذهنی میتوان براساس یک ارزیابی کلی شامل گرفتن شرح حال(گذشته نکاری کردن)، معاینات فیزیکی و پاراکلینیکی، معاینات بالینی و ارزیابیهای رفتاری، آزمونهای تحولی و ارزیابی حالات روانی و بالاخره (درخودماندگی)کودک و روانگسستگی کودکی عمل کرد.
در مورد مشکلات جنسی افراد عقب مانده ذهنی اگر نگرانی راجع به خطر بارداریهای بدون برنامه باشد روشهای ضد بارداری میتوانند این خطرات و نگرانیهای ناشی از آن را کاهش دهند و اگر یک حاملگی روی دهد برای خاتمه دادن به حاملگی یا نازا ساختن، توصیه متخصصین لازم است(کاپلان و سادوک 1995 و 1998) خلاصه و نتیجهگیری: مرور ادبیات اختلال روانی در کودکان عقب مانده ذهنی نشان میدهد شیوع اختلال روانی در عقب ماندگان ذهنی با شدت عقب ماندگی ذهنی افزایش یافته است، چه شیوع اختلالهای رفتاری در میان جمعیت عقب ماندگی ذهنی 3 تا 4 برابر بیشتر از جمعیت سالم(عادی)است و هرچه سطح بهره هوشی در عقب ماندگان ذهنی پایینتر باشد، آنها برای ابتلا به اختلالهای رفتاری شدیدتر مستعدترند."