چکیده:
هرچند خانواده درمانی و زوج درمانی اشکال مختلفی از مداخله با ویژگیهای متفاوتی
هستند، ولی ویژگیهای مشترکی هم دارند(مثلا در:نگرش سیستمی، حضور بیش از یکنفر در
پروسه درمان).صاحبنظرانی که الحاق خانواده درمانی یا زوج درمانی را به برنامههای
درمانی برای رفع علائم تروما پیشنهاد میکنند اتفاقا بر همین موضوعات بخاطر ارزش و
اهمیت آنها تأکید و تکیه دارند.بنابراین در این بخش استفاده از اصطلاح خانواده
درمانی یا زوج درمانی اشاره به هما مباحثی دارد که از کاربرد این نوع مداخلات حمایت
میکنند.در مواقعی که لازم است خانواده درمانی یا زوج درمانی از روشهای دیگر
متمایز شوند از اصطلاح درمان فردی 4 برای روشهای دیگر استفاده خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
"متأسفانه علیرغم تأکید فراوان در رابطه با اهمیت خانواده درمانی و یا زوج درمانی در برنامههای درمانی، هیچ بررسی علمی و کنترل شدهای که اثر این نوع درمان در بهبودی اثرات تروما را نشان دهد، ارائه نشده است و تنها تجارب علمی در این رابطه وجود دارد.
درمان سیستمی دلیل اول برای استفاده از خانواده درمانی یا زوج درمای بعنوا درمانی برای علائم DSTP بر این اساس استوار است که تروما و عوارض بعدی آن مستقیما و غیرمستقیم بر روی اعضای خانواده فرد که با حادثه مواجه شده است اثر میگذارد{o6 , 7 , 8 , 9 , 13 , 14 , و 15o}.
رویکرد درمان حمایتی اکثر نظریات در رابطه با تأثیر درمانهای حمایتی برای زوجین یا اعضاء خانواده در کنار برنامههای درمانی که برای کاهش علائم DSTP تدوین گردیده ارائه شده است.
دو مطالعهای که از نظر روششناسی آزمایش تجربی به نظر میرسند، در ادبیات علمی یافت شده است، ولی حجم نمونه آنها خیلی کوچک بود(زوج 9 N و زوج 14 N) بهرحال نتایج این مطالعات نشان میدهد که زوج درمانی که بر مهارتهای ارتباطی و حل مشکل تمرکز دارد به کاهش تنشهای زناشویی و علائم DSTP کمک میکند.
بهرحال چون ناراحتیهای زناشوئی و خانوادگی در بین بازماندگا سوانح روانخراش فراوا وجود دارد، همچنین توصیه شده است که درمانگر در زمانی که سانحهدیدگان را درمان میکند نیاز به خانواده درمانی و زوج درمانی را مورد بررسی قرار دهند.
همچنین تا تحقیقات بعدی، در حال حاضر توصیه شده است در رابطه با بزرگسالان سانحهزده، خانواده درمانی و زوج درمانی تنها به همراه(یا پس از)درمان فرد(یا افراد) سانحهزده بوسیله مداخلاتی که در کاهش علائم DSTP مؤثر بودهاند، بکار رود."