چکیده:
این پژوهش با روش تحلیل محتوا و با هدف بررسی محتوای کتاب هدیه های آسمان پایه پنجم ابتدایی از منظر پرداختن به سوالات دینی کودکان تدوین یافته است. جامعه و نمونه آماری این پژوهش کتاب هدیه های آسمان پایه پنجم ابتدایی بوده است. ابزار پژوهش فهرست واره محقق ساخته شامل 4 مقوله اصلی خداشناسی، نبوت، امامت و معاد بود. نتایج تحقیق نشان داد برخلاف تصور برآمده از پژوهش های روان شناسان تحولی نگر، مبنی بر به تاخیر انداختن آموزش مفاهیم دینی کودکان تا زمان دستیابی آنها به تفکر انتزاعی، به دلیل خاص و فراهم بودن زمینه آشنایی با مفاهیم دینی در محیط زندگی کودکان، اقدام موثری برای آموزش مفاهیم دینی، که بخشی از آن در راستای پاسخ گویی به سوالات دینی کودکان محقق می گردد، امری ضروری است. یافته های مربوط به تحلیل محتوای کتاب درسی حاکی از آن بود که 57.4 درصد از کل محتوای کتاب (متن و تصویر) در زمینه خداشناسی، 35.11 درصد در زمینه نبوت، 72.11 درصد در زمینه امامت و 03.4 درصد در زمینه معاد به مقوله پاسخ گویی به سوالات دینی کودکان پرداخته و در مجموع 88.31 درصد متن و 92.32 درصد تصاویر کتاب به محورهای مذکور اختصاص یافته است. در راستای نتایج به دست آمده ضرورت بازنگری در محتوای کتاب مورد مطالعه به منظور هماهنگی بیشتر با اهداف برنامه درسی ملی در زمینه پاسخ گویی به سوالات دینی کودکان و متناسب سازی با نیازها و توانمندی ها و کنجکاوی های مخاطبان پیشنهاد شد.
خلاصه ماشینی:
"از بررسی اجمالی مبنای نظری این گونه استنتاج می شود که متون دینی و اسلامی بر تربیت دینی افراد در همه دوران های زندگی تأکید دارند، ولی مسئله اصلی رعایت اصول و رویه های صحیح در تربیت دینی است تا تربیت به طرز صحیح از همان دوران کودکی محقق شود و به شک و بدگمانی و گریز از دین در آینده منجر نشود و کتاب های درسی به مثابه قلب آموزش و پرورش کشور ما، باید مبتنی بر مؤلفه های تربیت دینی و نیازها و ویژگی های دوران کودکی تدوین شود تا کودکان در فرایند یادگیری پایه های دین و معرفتی خود را بنا کنند و با درک مسائل مبهم و پاسخ گویی به سؤالات دینی شان، با قطعیت و ایمان محکم تری مسیر تربیت را پیش روند.
به نظر پژوهشگر، اگرچه پرداختن به جزئیات و ارائه مطالب فراتر از سطح درک و فهم دانش آموز به جای ایجاد بصیرت، نتیجه معکوس دین هراسی و دین گریزی را به دنبال دارد، اما پرداختن تنها حدود 30 درصد از کل کتاب به محورهای مذکور با توجه به گروه سنی دانش آموزان پایه مورد بررسی و نزدیک شدن سطح تفکر آنان به تفکر انتزاعی، نشان از نیاز به بازنگری عمیق تر محتوای کتاب جهت تحقق اهداف برنامه درسی ملی و تناسب با ویژگی های خاص مخاطبان آموزشی دارد؛ زیرا تشویق دانش آموزان به کنجکاوی و پرسشگری باعث دستیابی آنها به تفکر انتقادی شده و مانع از باور کردن فوری حرف دیگران می شود (پترسون، 2003)."