چکیده:
در این نوشتار رشد رفتاردرمانی در روسیه در چارچوب تکامل روانشناسی در این کشور مورد بحث قرار میگیرد.سهم افرادی چون سچنوف،گرات،پاولف،و بکتریف در دوره پیش از انقلاب در پیریزی مفهوم رفتارگرایی در روسیه مورد بررسی قرار گرفته است.سپس مقاله با بحثی پیرامون تأثیرات اجتماعی و سیاسی بر گسترش روشهای درمانی از سال 1917 به بعد دنبال میشود.آنگاه مراحل برجسته رشد رفتاردرمانی مورد بررسی قرار گرفته،و در پایان یادآور میشود که فضای باز فکری کنونی فرصت مناسبی برای آموزش رفتاردرمانی که عمدتا به شهرهای بزرگ روسیه محدود شده را فراهم آورده است.
خلاصه ماشینی:
"آنگاه مراحل برجسته رشد رفتاردرمانی مورد بررسی قرار گرفته،و در پایان یادآور میشود که فضای باز فکری کنونی فرصت مناسبی برای آموزش رفتاردرمانی که عمدتا به شهرهای بزرگ روسیه محدود شده را فراهم آورده است.
بدین ترتیب زیر عنوان آزادی سیاسی،از این اصول جهت محدودکردن آزادی روانشناسانی که باور داشتند (به تصویر صفحه مراجعه شود) برخی از کودکان،نسبت به سایر کودکان،دارای توانمندیهای بیشتری برای پیشرفت تحصیلی هستند، استفاده شد.
در اینجا باید یادآوری شود که در روسیه سرنوشت روانکاوی5 تا حدی شبیه به سرنوشت کودکشناسی (اصلاح روسی برای روانشناسی تعلیم و تربیت)و رفتار درمانی بود،و نشاندهنده وضعیت علم روسی زیر نظر استالین.
بعدها،روشهای گروهی بوسیله روانشناسان رفتارگرا نیز به کار برده شد و به عنوان روشهای پویای آموزش و پرورش و آموزش روانی-اجتماعی"معرفی شدند(برای مثال، یمیلیانف19 ،1985؛پتروفسکایا20 ،1982).
دوم،بدلیل یادمانهای4 دورهای که فیزیولوژی به عنوان تنها دانش واقعی و ذهن انسان معرفی شد،و احتمال از دست رفتن موقعیت آکادمیک هر کس که با این رویکرد موافق نبوده،وجود داشت،برخی از روانشناسان و روانپزشکان روسی مایل نبودند با پیروان پاولف،یا حتی نام پاولف مربوط باشند.
گرچه در دوره انزوا در روسیه شماری از فنون رفتاری معتبر رشد نمودند،اما بدیهی است که رویکرد رفتاری و کاربرد رفتاردرمانی در این کشور برای رسیدن به همکاران غربی خود هنوز راه طولانی در پیش دارد.
بالاخره، در نظر گرفتن بورسیههای تحصیلی و فرصتهای مطالعاتی برای روانشناسان روسی جهت آشنا شدن با روشهای رفتار درمانی در امریکا گام بلندی در آموزش آنان و استفاده درست از روشهای رفتاری خواهد بود."