چکیده:
در بخش نخست این مقاله، مفهوم «گزارهای بودن» استدلالهای منطقی مورد بررسی قرار میگیرد و با پذیرش معیار ارائهشده از سوی کریستوفر مارتین، «گزارهای بودن» استدلالهای منطقی، بر اساس اصل جانشینی در گزارههای مرکب توضیح داده میشود. در بخش دوم، دیدگاه کامران کریم الله در خصوص «ناگزارهای بودن» مبحث شرطیات فارابی و «گزارهای بودن» شرطیات ابنسینا به داوری گذاشته میشود و «ناگزارهای بودن» آموزههای منطقی فارابی، نه تنها در بافت جدلی که خارج از آن نیز مورد تأیید قرار میگیرد و پارهای ملاحظات دیگر نیز در این زمینه اضافه میشود. در ادامۀ همین بخش، نشان داده میشود که دیدگاه ابنسینا در خصوص گزارهها و استدلالهای شرطی، با آنکه معیار گزارهای بودن را برآورده میکند، اما همچنان اختلافاتی با «منطق گزارهای» جدید دارد.
The first chapter of the paper discusses the concept of “Propositionality” attributed to logical arguments، and by adopting the criterion introduced by Christopher Martin، the “Propositionality” of logical arguments is elaborated based on the Principle of Substitution in compound propositions. The second chapter discusses the viewpoints of Kamran Karimullah on the “non-Propositionality” of Al-Farabi’s conditional arguments and “Propositionality” of Avicenna to reach a judgment. In this approach، the “non-Propositionality” of Al-Farabi’s logical teaching is confirmed not only in its dialectical context، but is also confirmed beyond it. The chapter continues by showing that Avicenna’s viewpoints on the conditional arguments and propositions maintain differs somehow from modern “propositional logic” despite satisfying the criterion of propositionality.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین حتی به فرض اینکه بتوان تکرار مقدم گزارٔە شرطی در مقدمه دوم «وضع مقدم » را جایز شمرد، چنین تکراری توضیحی در باب رابطه میان مقدم و تالی نمی دهد و بر خلاف تبیین کریم لله ، ارتباطی با آن نخواهد داشت ؛ این در حالی است که چنانکه در عبارت های ابن سینا دیدیم ، در صورتی که رابطه میان مقدم و تالی روشن نباشد، باید چنین رابطه ای اثبات شود؛ گذشته از همه این موارد، انتساب چنین دیدگاهی به ابن سینا سبب می شود تا گزاره های شرطی بین اللزوم نتوانند در استدلالی مانند وضع مقدم به صورت قیاسی (علی صورة القیاس )٣ به کار گرفته شوند و بنابراین استدلالی مانند «اگر خورشید برآید، آنگاه روز است .
٦. نتیجه در این مقاله با بررسی معنای «گزاره ای بودن » برپایه پژوهش کریستوفر مارتین در بررسی آموزه های منطقی بوئثیوس ، داوری کامران کریم لله در مورد ناگزاره ای بودن آموزه های منطقی فارابی مورد تأیید قرار گرفت و در ادامه روشن شد که اگر چه دیدگاه ابن سینا در باب گزاره ها و قیاس های شرطی ، شرایط لازم برای اسناد مفهوم منطق گزاره ای به آن را برآورده می سازد، با این همه نمی توان دیدگاه های وی در باب قیاس های استثنائی را براساس صرف منطق گزاره ای مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و از - است ، در همان هنگام اظهار گزاره ی شرطی ، این گزاره نیز مورد تصدیق قرار می گیرد و بنابراین نیازی به اظهار مجدد آن در مقدمه ی دوم استدلال استثنائی وجود ندارد."