چکیده:
به منظور بررسی رابطه بین خلق و خود ارزیابی افراد از توانایی آنها برای مشکل گشایی در دوران نوجوانی،150 دانش آموز دختر پایه سوم راهنمایی شهر تهران در دو گروه آزمایشی(هر گروه 50)و یک گروه گواه n به کمک یک پرسشنامه خلقی و پرسشنامه مشکل گشایی هپنر مورد بررسی قرار گرفتند.آزمودنیها که از نظر سن و جنس همتا بودند به تصادف در سه گروه جای داده شدند.به گروه اول یک فیلم شاد،به گروه دوم یک فیلم غمگین و به گروه سوم (گروه گواه)یک فیلم مستند(خنثی)نشان داده شد.بیدرنگ پس از نمایش فیلم از آزمودنیها خواسته شد که نخست پرسشنامه خلقی را تکمیل کرده،سپس به پرسشنامه خود ارزیابی در مشکل گشایی پاسخ دهند.دادههای پژوهش به کمک تحلیل واریانس،آزمون تعقیبی و آزمون t وابسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج نشان داد که گروه خلقی شاد ارزیابی بالاتری از توانایی مشکل گشاییشان پاسخ دهند.دادههای پژوهش به خلقی غمگین و خنثی تا حدی شبیه به هم است.همچنین گروه خلقی شاد احساس کفایت بیشتر در مشکل گشایی و کنترل بیشتری بر رفتارها و هیجاناتشان نسبت به دو گروه دیگر(غمگین و خنثی)دارند.گفتنی است که نمرات گروه غمگین در این دو عامل کمتر از گروه خنثی است.این بررسی نشان داد وضعیت خلقی بر فرایندهای شناختی تأثیر میگذارد و موجب تسهیل جذب و یادآوری اطلاعات هماهنگ با آن میشود.
خلاصه ماشینی:
"یافته نتایج تحلیل واریانس میانگین نمرههای پرسشنامه خلقی سه گروه مورد بررسی نشان داد که تفاوتهای مشاهده شده در افراد مورد بررسی پس از القاء خلق از نظر آماری معنیدار است(جدول 1).
آزمون شفه نیز فرضیه معنیدار بودن تفاوت موجود بین میانگین گروه جدول 1-نتایج تحلیل واریانس میانگین نمره حالتهای خلقی برای سه گروه پس از القاء خلق (به تصویر صفحه مراجعه شود) جدول 2-نتایج وارنانس میانگین نمرههای سه گروه در عامل کفایت در مشکلگشایی (به تصویر صفحه مراجعه شود) دارای حالت خلقی شاد و گروه دارای حالت خلقی غمگین را تأیید نمود(0/05< p ).
از سوی دیگر همانطور که بیان گردید بخش دوم یافته اول در پژوهش حاضر نشان داد که ارزیابی افراد از تواناییهایشان در مشکل گشایی در حالت خلقی غمگین و خنثی تفاوت معنیداری ندارد.
در تبیین یافته دیگر پژوهش حاضر مبنی بر وجود تفاوت معنیدار در ارزیابی افراد از کفایتشان و کنترل بر رفتارها و هیجاناتشان د حالتهای خلقی شاد،غمگین و خنثی میتوان گفت که این نتایج از نظریه شبکه تداعی باور و پدیده خلق همخوان پیروی میکنند.
بر خلاف مقیاسهای کفایت و کنترول شخصی که بر جنبههای انگیزشی مشکلگشایی و تواناییهایی که فرد برای تنظیم واکنشهای ویجانی در خود سراغ دارد،مربوط است در تبیین این یافته میتوان گفت که حالتهای خلقی گذرا هستند،تأثیر ناپایداری دارند و بیشتر از آنکه بتوانند راهبردهای شناختی را تحت تأثیر قرار دهند،جنبههای انگیزشی را تحت تأثیر قرار میدهند."