چکیده:
سلسلهی ساسانیان از جمله ادوار تاریخی ایران است که توجه به آیین زرتشتی و حساسیت به مسائل و رُخدادهای مذهبی در رأس امور شاهان آن قرار داشته است. مذهب زرتشتی تأثیر خاصی بر هنر و معماری دورهی ساسانی گذاشت؛ لذا شناخت هرچه بهتر معماری مذهبی دورهی ساسانی میتواند دورنمای روشنتری از ویژگیهای مذهبی و رسوم این دوره برای ما روشن سازد. بر همین اساس، نگارندگان با تدوین طرح پژوهشی با عنوان: «بررسی باستانشناختی و تحلیل پراکنش چهارطاقیهای دورهی ساسانی غرب و جنوبغربی استان فارس»، از سال 1390 تا 1391 به تحقیق پیرامون این موضوع نمود. دستاورد این پژوهش، شناسایی 18 چهارطاقی حدفاصل بین شهرهای بالاده و فراشبند تا فیروزآباد بوده است؛ تعداد این چهارطاقیها در استان فارس زیادتر از آن است که بتوان برای همهی آنها کاربری مذهبی تصور نمود و احتمالاً برخی بهدلایل دیگر و با رویکردهای متفاوت ساخته شده است. در این پژوهش، یکی از سالمترین چهارطاقیهای این منطقه، با نام «مجموعه چهارطاقی گنبد» بررسی شد. این آتشکده در دورهی ساسانی جزو محدودهی شهر اردشیرخوره در کوست نیمروز محسوب میشد. هدف از این پژوهش تعیین کاربری، تاریخ ساخت، و سبک معماری مجموعهی گنبد است که در این راه برای حصول نتیجه، از مقایسهی معماری آن با سایر بناهای مشابه بهره گرفته شد. از سبکشناسی چهارطاقی گنبد که با دیگر نمونههای همزمان صورتگرفته، مشابهت در نقشه، مصالح، گنبد و طاقها با دیگر نمونههای دورهی ساسانی، نتیجه میشود. از آنجا که عناصر خاص یک آتشکده در مجموعهی چهارطاقی گنبد قابل مشاهده است، به احتمال فراوان میتوان این اثر را یک بنای مذهبی با کاربری آتشکده از دورهی ساسانی معرفی نمود. بنا، شامل: تالار طواف، چندین اتاق با کاربری یزشنگاه، و اتاقهایی برای استراحت موبدان و خدمهی آتشکده بوده است. بر پایهی سبکشناسی معماری آن با نقشهی چهارطاقیهای دوران یاد شده، میتوان تاریخی حدفاصل قرون پنجم تا نهم م. برای رونق این چهارطاقی پیشنهاد کرد.
خلاصه ماشینی:
آيــا ميتــوان در متــون به جــا مانــده از دوره ي ساســاني (متــون پهلــوي) نشــانه ها و يــا اخبــاري از بنــاي مذکــور پيــدا نمــود؟ تهيــه ي نقشــه هاي مناســب تر از ايــن محوطــه و شناسـاندن آن بـه جامعـه ي باستان شناسـي، و قرارگيـري آن در جامعـه ي آمـاري پژوهشـي بــا عنــوان : «بررســي باستان شــناختي و تحليــل پراکنــش چهارطاقيهــاي دوره ي ساســاني غــرب و جنوب غربــي اســتان فــارس » کــه توســط نويســندگان پيگيــري شــد و تاکنــون در مقـالات مختلـف ديگـري کـه در متـن مقالـه از آن هـا يـاد شـده اسـت ، از ديگـر اهـداف اين پژوهـش بـوده اسـت .
برجســته ترين نشــانه ها و عوامــل انتســاب يــک بنــا بــه آتشــکده -کــه مــا آن را بــا شــکل چهارطاقــي در دوره ي ساســاني ميشناســيم - شــامل محــراب مربع شــکل ، چهارســتون داخلــي، راهــروي مســقف در دور بنــا و هم چنيــن پيونــد آتشــگاه (آتشــدان ) بــا محـل آيين هـاي عمومـي اسـت کـه بـراي مجموعـه ي نيايشـگاهاي آتـش در ايـران طـرح گرديـده اسـت )٦٤٢-٦٣٤ :١٩٩٠ ,O’ Kane &Huf (؛ قابـل ذکـر اسـت کـه پـس از فتـح ايــران به دســت اعــراب طــي ســده هاي بعــدي نام هــاي مختلفــي بــراي معبــد آتــش در ميـان زرتشـتيان اسـتفاده ميشـد، از جملـه «درمهـر».
بــا شـناختي کـه مـا از معمـاري مذهبـي دوره ي ساسـاني داريـم ، مهم تريـن شـاخصه ي انتصـاب چهارطاقيهـا بـه آتشـکده ، وجـود تـالار طـواف پيرامـون ايـن آثـار اسـت کـه در سـال هاي اخيــر نمونه هــاي جديــدي از جملــه : چهارطاقــي ســياه کل (:٢٠١٢ ,Jafari &Vandaee ١٢-١)، جوليـان (محمديفـر و مترجـم ، ١٣٩٠: ٧٧-٨٨)، شـيان (رضوانـي، ١٣٨٤: ٧٤)، ميـل ميله گــه (مــرادي، ١٣٨٨: ١٦٥)، نقاره خانــه (١٦-١ :٢٠١٢ ,Shadrouh &Vandaee )، چن ژيــه ي ايــلام (١٨٢ :١٩٧٧ ,Vanden Berghe) شناســايي شــده اســت .