چکیده:
مقاله حاضر، چالشهای امنیتی ایران را در سه سطح سختافزاری، نرمافزاری و نگرش تلفیقی به نقد گذاشته و ضمن
تفکیک میان معضل، مشکل، تهدید و بحرانهای امنیتی به مبانی نظری و تئوری امنیت پرداخته است.
نویسنده معتقد است که یکی از مشکلاتی که در امر آسیبشناسی امنیت وجود دارد، برخوردهای متفاوت با هر
سطح تحلیل میباشد یعنی گاه با مشکل چنان مقابله میکنیم که با «بحران» بایستی انجام داد. مقاله در ادامه به
چالشهای داخلی و خارجی ج.ا.ا. در دو مقطع زمانی 1357 تا 1367 (پایان جنگ) و دوره 1367 تا عصر حاضر
پرداخته و برای هر دورهی زمانی، الگوهای تعارضی ـ امنیتی آن را با توجه به مقتضیات زمانی و مکانی بیان میدارد.
چالشهای امنیتی فراروی ایران از دیگر مقولات قابل بحث در این نوشتار میباشد.
نویسنده معتقد است که اصولا آسیبها و چالشهای آتی ایران را میتوان در سه سطح
تحلیل داخلی یعنی نخبگان، مردم و سرآمدان اجتماعی یا لایه میانی جستوجو نمود.
مقاله در ادامه به بررسی هر یک از این سه سطح پرداخته و آسیبشناسی امنیتی آنها را
در قالب انسداد دایره
نخبگان، عدم وحدت نظر نخبگان در باب مسایل مختلف از جمله توسعه، فقر و شکاف طبقاتی،
بیتفاوتی سیاسی و حرکتهای گریز از مرکز، فرار مغزها و بیکاری به نقد و بررسی
گذاشته است.
خلاصه ماشینی:
"[نگرش تلفیقی] چالشهایی که در طول 24 سال گذشته به ایران نگریسته شده است اغلب یک دیدگاه سختافزاری و در نهایت میان رشتهای بوده است و کمتر به مقوله نرمافزاری امنیت در ایران توجه شده است بنابراین در این مقاله ابتدا نگاهی مختصر به تعریف تئوریک و مبانی امنیت، چالش، مشکل، تهدید و بحران گردیده و سپس چالشهای امنیتی داخلی و خارجی ایران را در دو مقطع زمانی؛ 1357 تا 1376 و 1376 تا کنون را با دو سطح تحلیل نرمافزاری و میان رشتهای مورد نقد ـ بررسی قرار خواهیم داد.
نگاه سختافزاری به امنیت در دوران پس از پیروزی انقلاب امری اجتنابناپذیر بود، تا اینکه تحولات اجتماعی پس از پایان جنگ یکباره، رویکردهای نرمافزاری و میان رشتهای را تقویت نمود و این امر با تغییر در گروههای اجتماعی از یک سو و تحول ساختاری از سوی دیگر همراه بود بهطوریکه اکثر صاحبنظران و دولتمردان به این نتیجه رسیده بودند که امنیت، صرفا با نبود یک تهدید خارجی میسر نمیشود بلکه، عدم درک صحیح از واقعیات اجتماعی و مقاومت در برابر تحولات اجتماعی و سیاسی، خود میتواند به یک تهدید امنیتی تبدیل گردد از این رو توان پاسخگویی سیستم به تقاضا، نهادینه کردن نهادهای مدنی و رواج فرهنگ نقد و نقدگرایی، حل مشکلات معیشتی و اقتصادی و..."