چکیده:
علم حضوری ویژگی های بسیاری دارد که آن را از علم حصولی متمایز می سازد. در میان
انبوه ویژگی ها، تنها برخی از آنها، همچون خطاناپذیری، امری معرفت شناختی است، اما
عمده آنها وجودشناختی اند. برای اینکه این ویژگی ها را تمییز دهیم و ویژگی های
معرفت شناختی آنها را از وجودشناختی تفکیک کنیم، لازم است نگاهی گذرا به این
ویژگی ها داشته باشیم.
در این مقاله، پس از تقسیمات علم حضوری، بدین نتیجه رهنمون می شویم که قلمرو علم
حضوری گسترده است و موارد بسیاری را دربر می گیرد. از عصر شیخ اشراق تاکنون،
نمونه های بسیاری ذکر شده که درخور توجه و بررسی است. سپس، مکاشفه یا تجربه عرفانی
نیز با علم حضوری بررسی کرده ایم. در ادامه، به این مسئله پرداخته ایم که آیا
معرفت هایی که از راه مکاشفه و تجربه عرفانی حاصل می شوند، حضوری اند یا حصولی، یا
برخی حضوری است و برخی دیگر حصولی؟
خلاصه ماشینی:
"([15]) بدین سان، علاوه بر تمایز علم حصولی و حضوری در ناحیه علم و معلوم، تمایز دیگری میان آنها در ناحیه عالم و معلوم نیز وجود دارد و آن اینکه نفس برای ادراک علوم حصولی، به قوای ادراکی نیاز دارد، خواه آنکه این قوه ادراکی را خود مدرک بدانیم یا اینکه آنها صرفا آلت و ابزار بوده، مدرک حقیقی نفس باشد.
عینیت وجود علمی و عینی به دلیل آنکه در علم حضوری، بر خلاف علم حصولی، صورت یا مفهوم یا ماهیت نقشی ندارد، بلکه آنچه در حصول این گونه معرفت کارایی دارد، نفس حضور واقعیت معلوم نزد عالم است، از این رو، می توان گفت: یکی از ویژگی های علم حضوری این است که وجود علمی یا به تعبیر دیگر، وجود ادراکی معلوم همان وجود عینی اوست.
در میان مباحث و پرسش های گوناگونی که درباره علم حصولی می توان طرح کرد، مباحث بسیاری وجودشناختی است; همچون مساوقت علم با حضوری بودن آن، اتحاد علم و معلوم، اتحاد عالم و معلوم و نیز این مسئله که آیا علم حصولی کیف نفسانی و عرض است، یا از سنخ جواهر است، یا نه جوهر است و نه عرض، بلکه از سنخ وجود است؟ آیا علوم حصولی را از حقایق مادی انتزاع می کنیم و صورت هایی مجرد از آن به دست می آوریم یا علم حصولی را پس از شهود حقایق مجرد مثالی و عقلی، از آن حقایق انتزاع می کنیم؟ به دلیل آنکه طرح این مباحث مستقیما ارتباطی با مباحث معرفت شناختی ندارد، از بحث درباره آنها خودداری می کنیم."