چکیده:
در دﻧﯿﺎی ﻣﻌﺎﺻﺮ راﺑﻄﻪی ﺑﯿﻦ ادﺑﯿﺎت و روانﺷﻨﺎﺳﯽ ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ﻓﻬﻢ ﺑﺎﻻی ﺧﻮاﻧﻨﺪﮔﺎن و ﻧﮕﺮش ﺟﺪﯾﺪ ﺑﺮ ﻧﻮﺷﺘﻪﻫﺎی ادﺑﯽ از اﻫﻤﯿﺖ ﺧﺎﺻﯽ ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ و ﻓﺮﺿﯿﻪﻫﺎی روانﺷﻨﺎﺳﯽ در ﺗﺤﻠﯿﻞ ادﺑﯿﺎت و ﻫﻨﺮ ﺑﻪ ﮐﺎر ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ. از آﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﻗﻬﺮﻣﺎن و ﺷﺨﺼﯿﺖ اﺻﻠﯽ ﯾﮏ اﺛﺮ ادﺑﯽ ﻣﻌﻤﻮﻻ اﻧﻌﮑﺎس و ﺑﺮآﯾﻨﺪی از زﻧﺪﮔﯽ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪه و ﯾﺎ ﺷﺨﺼﯿﺖ و روان ﺧﻮد ﻧﻮﯾﺴﻨﺪه اﺳﺖ و ﺷﺨﺼﯿﺖ داﺳﺘﺎﻧﯽ، اﻧﺴﺎﻧﯽ اﺳﺖ ﺑﺎ ﺧﻮاﺳﺖ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪه و ﺷﺨﺼﯿﺖﭘﺮدازی و ﯾﺎ ﺑﻪ ﻋﺒﺎرﺗﯽ ﺑﯿﺎن ﻣﺮاﺣﻞ رﺷﺪ ﺷﺨﺼﯿﺖ در داﺳﺘﺎن ﻫﻨﺮ ﺑﺎرز داﺳﺘﺎنﭘﺮداز اﺳﺖ. در ﻧﮕﺎرش اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺧﺴﺮو در ﻣﻨﻈﻮﻣﻪ ﺧﺴﺮو و ﺷﯿﺮﯾﻦ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﺑﺮاﺳﺎس ﻧﻈﺮﯾﻪ ﻣﺮاﺣﻞ رﺷﺪ رواﻧﯽ – ﺟﻨﺴﯽ ﻓﺮوﯾﺪ ﻣﻮرد ﺗﺤﻠﯿﻞ و ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ و وﯾﮋﮔﯽﻫﺎی ﺷﺨﺼﯿﺘﯽ ﺧﺴﺮو در ﻣﺮاﺣﻞ ﻣﺨﺘﻠﻒ رﺷﺪ وی ﺑﺎ ﻣﺮاﺣﻞ رﺷﺪ رواﻧﯽ- ﺟﻨﺴﯽ ﻓﺮوﯾﺪ ﺗﻄﺒﯿﻖ داده ﺷﺪه اﺳﺖ.
خلاصه ماشینی:
1 anal stage چو خسرو دید کان ماه نیازی نخـــــــواهد کردن او را چاره سازی به گستاخی در آمد کی دلارام گــــــــــواژه چند خواهی زد بیارام (ص ٢٠٣) یا زمانی که با خشم از پیش شیرین به روم میرود و با مریم ازدواج میکند و نیز کشتن فرهاد با مکر نشانی دیگر از تندمزاجی او و تثبیت در مرحله ی مقعدی است .
به صد نیرنگ و دستان راه و بی راه به آذربایگـــــان آورد بنــــــــــگاه و زآنجا ســــوی موقان کرد منزل مغانه عشق آن بتخــــــــــانه در دل (ص ١٨٧) مرحله نهفتگی در رشد شخصیت خسرو: براساس نظریه روان کاوی کلاسیک ، در این مرحله امیال جنسی جدیدوآشکاری وجود ندارد، فروید رشد شخصیت تازه ای را به مرحله ی نهفتگی ١ مرتبط ندانست و معتقد به شکل گیری کامل شخصی پیش تناسلی در ٦ سالگی بود؛ اما در روان کاوی جدید، دوره نهفتگی زمانی است که خود رشد میکند و مقررات اجتماعی شهروند شدن را یاد میگیرد.
با توجه به نظر فروید و هوس بازی خسرو این نکته استنباط میشود؛ که مراحل قبلی رشد شخصیت خسرو با موفقیت تکمیل نشده ؛ برهمین اساس خسرو در مرحله ی تناسلی یا جنسی، شخصیتی متعادل نیست و در عشق خود با شیرین و یا حتی مریم صمیمیت واقعی ندارد و بیشتر یک هوس باز افراطی است و به معشوق به عنوان شئی و بیشتر در برآورده شدن نیازهای جنسی خود نگاه میکند.
در این جا خودپسندی خسرو منجر به ایجاد خشم و تهدید معشوق میشود که نتیجه نوعی تعارض یا مکانیزم دفاعی در برابر تکانه های جنسی برای کنترل میل جنسی است که فروید از آن به «تعارض ناهشیار» یاد میکند.