چکیده:
دیدگاه اندیشمندان دینی در تبیین رابطه معجزات و مدلول آن، یعنی صدق ادعای نبوت به دو رویکرد عقلی و اقناعی قابل تقسیم است. بر اساس رویکرد اقناعی، هیچ رابطه منطقی و ضروری میان معجزات و مدلول آن در عالم واقع وجود ندارد، در حالی که بر اساس رویکرد عقلی این رابطه منطقی و ضروری و کاملا قابل تبیین است و معجزات از براهین صدق نبوت هستند. با توجه به نقش بسیار مهم معجزات در ایمان دینی، در این مقاله تلاش شده است دلایل دیدگاه دلالت عقلی معجزات از جهت تمامیت و استحکام مورد بررسی و نقد قرار گیرد. دستاورد این پژوهش نشان خواهد داد که تبیینهای رایج از دلالت عقلی معجزات، دلالت آشکار آن بر صدق ادعای نبوت را به روشنی نشان نمیدهد.
خلاصه ماشینی:
نخستین پرسشی که در برابر تبیین یاد شده می توان مطرح نمود این اسـت کـه اگر خدای متعال قدرت بر انجام معجزات را به جهت رعایت مصلحت خلق و حفظ آنان از گمراهی در اختیار مدعیان دروغین نبوت قرار نداده اسـت ، در ایـن صـورت هرگونـه قدرتی مانند سحر، جادو و امور مشابه با معجزات نیز که سبب گمراهی خلق مـی شـود باید از مدعیان سلب شود.
در خصوص استناد به آیات یاد شده ، توجه به این نکته ضـروری اسـت کـه هـر چند در دلالت این آیات بر عدم تحریف قرآن و عصمت پیـامبر اکـرم , در دریافـت ، حفظ و ابلاغ وحی ، جای هیچ گونه تردیدی نیست ، اما در برابر تبیینی که از عتاب الهـی مطرح شده است چند پرسش قابل طرح است ؛ نخست اینکه با توجه به عصمت مطلـق پیامبر اکرم , آیا لزوما این عتاب و تهدید بر اساس همان برداشت ظـاهری از آیـات ، متوجه ایشان است ؟ آیا امکان تحقق شرط و جزای آن که در این آیه ذکر شـده اسـت ، وجود دارد؟ آیا نمی توان گزاره شرطیه فوق را از نوع شرطیه امتناعیه لحاظ نمـود؟ اگـر بخش مقدم این آیه ، مشابه آیـاتی از قـرآن کـریم ماننـد «لـو کـان فیهمـا الهـه الا الله لفسدتا».
تبیین وجه دلالت معجزات بر اساس مواضعه و قرارداد عبدالجبار از تحلیل رابطه میان معجزه و مـدلول آن کـه عبـارت از صـدق ادعـای نبوت است بدین نتیجه می رسد که این دلالت نه از نوع دلالت صحت و وجوب و نه از سنخ دلالت دواعی و اختیار است ، چرا که در هر دو نوع از دلالت های یاد شده ، بین دال و مدلول رابطه ضروری برقرار اسـت در حـالی کـه چنـین رابطـه ضـروری در دلالـت معجزات وجود ندارد.