چکیده:
ﻣﻮﺿﻮع ﻫﺴﺘﻪای ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﻬﻢﺗﺮﯾﻦ ﻣﺴﺄﻟﮥ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﯽ ﺟﻤﻬﻮری اﺳﻼﻣﯽ اﯾـﺮان در ﯾـﮏ دﻫـﮥ ﮔﺬﺷـﺘﻪ، ﻋﺮﺻـﮥ رﻗﺎﺑـﺖ ﮔﻔﺘﻤﺎنﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ در اﯾﻦ ﺣﻮزه ﺑﻮده اﺳﺖ. ﻫﺮﯾﮏ از ﺳﻪ دوﻟﺖ اﺻﻼﺣﺎت، اﺻﻮلﮔﺮا و اﻋﺘﺪالﮔﺮا روﯾﻪﻫـﺎی ﻣﺘﻔـﺎوﺗﯽ را در ﻗﺒﺎل ﻣﻮﺿﻮع ﻫﺴﺘﻪای در ﭘﯿﺶ ﮔﺮﻓﺘﻪاﻧﺪ. ﺑﺮای ﻓﻬﻢ ﭼﺮاﯾﯽ اﯾﻦ ﭼﺮﺧﺶﻫﺎ در ﺳﯿﺎﺳﺖ ﻫﺴﺘﻪای دوﻟـﺖ ﻫـﺎی ﻣﺨﺘﻠـﻒ، ﻧﯿﺎزﻣﻨـﺪ آن ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ اﯾﻦ ﺗﻐﯿﯿﺮات را ﺑﻪ ﻻﯾﻪﻫﺎی ﻋﻤﯿﻖﺗﺮ ﮔﻔﺘﻤﺎﻧﯽ و ﻧﻈﺎمﻫﺎی ﻣﻌﻨﺎﯾﯽ ارﺟـﺎع دﻫـﯿﻢ. ا ز اﯾـﻦ رو، ﻣﻘﺎﻟـﮥ ﺣﺎﺿـﺮ ﺑـﺎ اﺳـﺘﻔﺎده از ﻧﻈﺮﯾﮥ ﮔﻔﺘﻤﺎن ﻻﮐﻼ و ﻣﻮف، ﭼﺎرﭼﻮب ﻧﻈﺮی را ﻓﺮاﻫﻢ آورده اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺗﺒﯿﯿﻦ ﻋﻨﺎﺻﺮ و دﻗﺎﯾﻖ ﮔﻔﺘﻤﺎن ﻧﺎﻇﺮ ﺑﺮ ﻣﻮﺿﻮع ﻫﺴـﺘﻪ ای در دوﻟﺖ اﺣﻤﺪی ﻧﮋاد و ﮐﺸﻤﮑﺶﻫﺎ و رﻗﺎﺑﺖﻫﺎی ﻫﮋﻣﻮﻧﯿﮏ ﻣﯿﺎن اﯾـﻦ ﮔﻔﺘﻤـﺎن و ﮔﻔﺘﻤـﺎن ﻫـﺎی رﻗﯿـﺐ ﻣـﯽ ﭘـﺮدازد. از اﯾـﻦ رو،ﮔﻔﺘﻤﺎن ﻫﺴﺘﻪای دوﻟﺖ اﺣﻤﺪی ﻧﮋاد را ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ اﯾﻦ ﭼﻬﺎرﭼﻮب ﻧﻈﺮی، از ﻃﺮﯾﻖ ﺑﺮرﺳﯽ ﮔﻔﺘﺎرﻫـﺎی ﻫﺴـﺘﻪ ای او ﺗﺤﻠﯿـﻞ ﻣـﯽ ﮐﻨﯿﻢ. ﺳﺆال اﺻﻠﯽ ﭘﮋوﻫﺶ آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﻈﺎم ﻣﻌﻨﺎﯾﯽ و ﮔﻔﺘﻤﺎن ﻫﺴﺘﻪای ﺣﺎﮐﻢ ﺑـﺮ دوﻟـﺖ اﺣﻤـﺪی ﻧـﮋاد ﭼﯿﺴـﺖ و ﭼـﻪ ﻋـﻮاﻣﻠﯽ ﻫﮋﻣﻮﻧﯽ و اﻓﻮل اﯾﻦ ﮔﻔﺘﻤﺎن را ﻓﺮاﻫﻢ آوردﻧﺪ؟ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﮔﻔﺘﻤﺎن ﻫﺴﺘﻪای دوﻟﺖ اﺣﻤﺪی ﻧﮋاد ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﺪ ﮐﻪ اﯾـﻦ ﮔﻔﺘﻤـﺎن ﺑـﺎ دالّ ﻣﺮﮐﺰی «ﻣﻘﺎوﻣﺖ و ﺗﺤﻤﯿﻞ»، ﺑﻪ ﺟﻬﺖ ﺑﺮﺧﻮرداری از ﻋﻮاﻣﻞ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ، ﻓﻌﺎلﺗﺮ و ﻣﻨﺴﺠﻢﺗﺮ، ﺑﻪﮐﺎرﮔﯿﺮی ﻓﺮآﯾﻨـﺪﻫﺎی ﻃـﺮد و ﺑﺮﺟﺴﺘﻪﺳﺎزی، ﻣﯿﺰان دﺳﺘﺮﺳﯽ ﺑﺎﻻ و اﻋﺘﺒﺎر ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺳﺎﯾﺮ ﮔﻔﺘﻤﺎنﻫﺎی رﻗﯿﺐ، ﺗﻮاﻧﺴﺖ ﻫﮋﻣﻮﻧﯿﮏ ﺷﻮد؛ اﻣﺎ ﺧﺼﻠﺖ ﻧﺎﭘﺎﯾـﺪار ﺳﺎزهﻫﺎی ﮔﻔﺘﻤﺎﻧﯽ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﻇﻬﻮر ﻧﺎﺳﺎزﻫﺎﯾﯽ در ﮔﻔﺘﻤﺎن ﻫﺴﺘﻪای دوﻟﺖ اﺣﻤﺪی ﻧـﮋاد ﺷـﺪ ﮐـﻪ زﻣﯿﻨـﮥ ﻇﻬـﻮر و ﻫﮋﻣـﻮﻧﯽ ﮔﻔﺘﻤـﺎن ﻫﺴﺘﻪای دوﻟﺖ اﻋﺘﺪال را در اﻧﺘﺨﺎﺑﺎت رﯾﺎﺳﺖ ﺟﻤﻬﻮری ﯾﺎزدﻫﻢ ﻓﺮاﻫﻢ ﮐﺮد.
خلاصه ماشینی:
سؤال اصلی پژوهش آن است که نظام معنایی و گفتمان هسته ای حاکم بـر دولـت احمـدی نـژاد چیسـت و چـه عـواملی هژمونی و افول این گفتمان را فراهم آوردند؟ تحلیل گفتمان هسته ای دولت احمدی نژاد نشان میدهد که ایـن گفتمـان بـا دال مرکزی «مقاومت و تحمیل »، به جهت برخورداری از عوامل سیاسی بیشتر، فعال تر و منسجم تر، به کارگیری فرآینـدهای طـرد و برجسته سازی، میزان دسترسی بالا و اعتبار بیشتر نسبت به سایر گفتمان های رقیب ، توانست هژمونیک شود؛ اما خصلت ناپایـدار سازه های گفتمانی منجر به ظهور ناسازهایی در گفتمان هسته ای دولت احمدی نـژاد شـد کـه زمینـه ظهـور و هژمـونی گفتمـان هسته ای دولت اعتدال را در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم فراهم کرد.
بنابراین ، سؤال اصلی این پژوهش آن است که گفتمـان هسـته ای حاکم بر دولت احمدی نژاد چه بوده و چه عواملی هژمونی و افول این گفتمان را فراهم آوردند؟ در پاسخ به این سؤال ، نوشتار حاضر در پی آزمون این فرضیه بوده است که تحلیل گفتمان هسته ای دولـت احمـدی نژاد نشان میدهد که این گفتمان بـا دال مرکـزی «مقاومـت و تحمیـل »، بـه جهـت برخـورداری از عوامـل سیاسی بیشتر، فعال تر و منسجم تر، به کارگیری فرآیندهای طرد و برجسته سازی، میزان دسترسی بالا و اعتبار بیشتر نسبت به سایر گفتمان های رقیب ، توانست هژمونیک شود؛ اما خصـلت ناپایـدار سـازه هـای گفتمـانی منجر به ظهور ناسازهایی در گفتمان هسته ای دولت احمدی نژاد شد کـه زمینـه ظهـور و هژمـونی گفتمـان هسته ای دولت اعتدال را در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم فراهم کرد.