چکیده:
در قسمت اول این مقاله، پس از بیان مباحث تئوریک توزیع مجدد و مبانی نظری سهام عدالت، به بررسی اجمالی ابعاد اجرایی طرح پرداختیم؛ همانطور که گفته شد سهام عدالت در واقع سهام شرکتهای دولتی سودده هستند که توسط شرکت واسط به یک سبد سهامیتبدیل شدهاند. مقرر شده است حداکثر به هر یک از اعضای خانوارهایایرانی 2 میلیون تومان و برای هر خانواده تا سقف 10میلیون تومان سهام عدالت با اقساط 20 ساله واگذار شود و مبلغ سهام از محل سود سهام به میزان سالانه 5 درصد تامین شود. اعطای سهام با اولویت سه دهک پایین درآمدی، ادامه خواهد یافت و بر طبق برنامه دولت، کلیه خانوارهای کمدرآمدایرانی تا دو سالاینده تحت پوشش سهام عدالت قرار خواهند گرفت. اهداف عمده این طرح افزایش ثروت وایجاد درآمد دائمیبرای خانوارهای نیازمند و تسریع در روند خصوصیسازی است. در اجرای طرح واگذاری سهام عدالت، شرکت کارگزاری سهام عدالت، تعاونیهای استانی، ستاد مرکزی و سازمان خصوصیسازی ارکان اصلی اجرایی هستند. مقرر شده است که سهام هیچ یک از شرکتهای زیانده دولتی واگذار نگردد و تا زمان پرداخت اقساط، سهام در وثیقه دولت باقی بماند؛ خرید و فروش نیز تنها بین اعضای تعاونیها، پس از موافقت هیئت مدیره، انجام میشود. اما از آنجا که درصدی از مالکیت و به تبع آن، مدیریت و بنگاهداری شرکتهای مشمول واگذاری به شکلی متمرکز به شرکت واسط واگذار شده است، لذا سهام شرکت واسط و نه سهام شرکتهای دولتی در قالب سبد سهامی، به مردم واگذار میشود.
خلاصه ماشینی:
"حال اگر مقرر شد که امکان تبدیل سهام عدالت به سهام مستقیم شرکتها فراهم شود و برنامههای جانبی ارتقاء فرهنگ سهامداری پیگیری نشود، چگونه باید انتظار داشت، افرادی که تا پیش از این سهمیدر اداره شرکت واسط نداشتهاند و آشنایی قبلی با صندوقهای سرمایهگذاری نیز نداشتهاند، بتوانند مسأله خرد بودن مالکیت (یا به عبارتی مالکیت عمومی) را حل کنند؟ایا تا آن زمان زیرساختهای حقوقی و فرهنگی برای اداره چنین بنگاههایی آماده میشود؟ 3-3- تفکیک مدیریت از مالکیت در واگذاری سهام عدالت، مقرر شده است که در مرحله نخست مالکیت شرکتهای دولتی به بخش خصوصی واگذار و در مرحله بعد مدیریت دولت بر این شرکتها نیز به مردم انتقال یابد.
6-2- میزان مشارکت مردم در تصمیمگیریها با اجرای طرح سهام عدالت در قالب واگذاری مستقیم شرکتهای دولتی (و نه در قالب سهام شرکت واسط) و در کنار اجرای طرحهای اشتغال و دیگر سیاستهای تکمیلی، ممکن است که انتظار داشته باشیم اولین تجربه سهامدار شدن برای افراد مثبت باشد، در آن صورت است که صدها هزار خانوار دریافتکننده سهام عدالت به سرمایهداران کوچک تبدیل شده و خود را نیازمند مدیریت سهام خود مییابند.
مشکل اصلی که به نظر میرسد در طرح کوپن سهام وجود دارد این است که در شرایطی که بنگاهها وضعیت نامناسبی داشته باشند، بازار سهام ورشکستگی واحدهای غیر سودآور را به سرعت تحقق میبخشد، شرکتهای ناکارآمد از صحنه اقتصاد خارج میشوند یا حداقل قیمت سهام آنها سقوط میکند و بالطبع افق آن تیره و تار میشود و کسی حاضر به تأمین مالی آن برای سرمایه گذاری مجدد و یا شاید تأمین سرمایه در گردش آن نمیشود."