خلاصه ماشینی:
"انتشار کتاب فرهنگها و سازمانها (به تصویر صفحه مراجعه شود) هافستید چهار جنبه(که به نام"جنبههای هافستید"شناخته میشوند)را برای تعریف ارزشهای کاری مرتبط با فرهنگ ملی شناسایی نموده است:فاصلهء قدرت؛فردگرایی/جمعگرایی؛ مردسالاری/زنسالاری؛پرهیز از ابهام.
برعکس در کشورهایی که فاصلهء قدرت در آنها بالا است،بیعدالتی در میان مردم به شدت رواج دارد،افرادی که قدرت کمتری دارند شدیدا وابسته به افراد دارای قدرت بیشتر هستند،تمرکز در فعالیتها بیشتر است و احتمالا افراد زیردست کاملا بر مبنای امتیازات،حقوق و سمبولهای اجتماعی از افراد مافوق خود جدا هستند.
مثلا شرکتهای چند ملیتی که اقدام به ایجاد تیمهای بین المللی مینمایند،میتوانند از چارچوب هافستید برای درک تفاوتهای فرهنگی استفاده نمایند که در تجارب عملی و روزمرهء خود مواجه هستند.
مثلا،اگر کسی بگوید،کشوری دارای شاخص بالای زنسالاری است، این امر بدان معنا است که ساکنان آن کشور ارزش بالایی در قبال روابط کاری زیردستان با افراد مافوق و همتایانشان دارند، همانجایی زندگی میکنند که خانوادهء آنان میخواهند و از امنیت شغلی برخوردارند.
(دیگر محققان نیز دربارهء این بعد از فرهنگ شک دارند لذا میتوان گفت که این مفهومی است که تنها در زمان هافستید کاربرد داشته و برای شرایط امروزی معنایی ندارد.
برای اطلاعات بیشتر آثار کلیدی هافستید(کتب): "پیامدهای فرهنگی:تفاوتهای بین المللی در ارزشهای کاری"،انتشارات تازند اواکس12،1980 "فرهنگها و سازمانها:نرمافزار ذهنی"،انتشارات مکگرو-هیل13،1991 هافستید به این نکته اشاره میکند که پیامدهای فرهنگی یک کتاب تخصصی است درحالیکه کتاب فرهنگها و سازمانها برای مدیران و دانشجویان نوشته شده است."